حجامت سر به دو شیوه اجرا میشود
- روش احتقانی: این روش بدون بادکش انجام میشود. به این ترتیب که با گارو یا وسیلهای مشابه، دورتادور گردن بیمار را تحت فشار ملایمی قرار میدهیم تا سر و صورت وی کبود شود. سپس خراشهای لازم را ایجاد میکنیم.
البته این روش چندان خوشایند بیماران نیست و اثر زیادی هم ندارد و درصورت عدم مهارت کافی حجام، به دلیل فشار روی عروق کاروتید، میتواند باعث افت فشار و غشوه شود و بهتر است به روش بادکش کردن که روش دوم است انجام شود.
- با بادکش گذاری (روش معمول): برای حجامت سر، به دلیل وجود مو و نیز گِردی سر، معمولا مجبور به استفاده از لیوانهای کوچکتر و تراشیدن قسمتی از سر که جای لیوان قرار میگیرد هستیم و گاهی باید مقداری عسل دور لیوان مالید تا کاملا به پوست سر بچسبد البته بعضی از حجامها از ژل لوبریکانت و ساکشن برقی استفاده میکنند که بنده مناسب نمیدانم
در بعضی کتب به خطر خونریزی از شریانهای موجود در نزدیکی محلّ حجامت سر اشاره شده است که با توجّه به روش مورد توصیهی ما در مورد ایجاد خراش (یعنی خراشهای متعدّد و ظریف)، اساسا موردی برای نگرانی باقی نمیماند.
موضع حجامت
ملاج قدامی؛ به فاصله يك وجب کوچک (وجب چهارانگشتی؛ از انگشت کوچک تا سبّابه) دست هر كس از نقطهی وسط بين ابروهایش؛ یا این که اگر شست را میان دو ابرو قرار دهیم انگشت سبّابه به هر کجای سر که رسید محل حجامت سر است؛ یا یک وجب بزرگ فرد از نوك بيني خودش.
منافع و آثار درمانی
درمان بیماریهای اعصاب و جنون؛ بیماریهای مغز؛ بیماریهای چشم؛ سرگیجههای ناشی از غلبهی خون؛ سنگینی سر؛ انواع سردردها؛ حرارت زیاد سر؛ ریزش موی سر (ناشی از حرارت)؛ شوره سر؛ افسردگی؛ جوش سر و صورت؛ سنگینی بدن؛ سینوزیت؛ جذام؛ درد کلیه؛ بعضی مشکلات اعضای تناسلی ازجمله آماس بیضه؛ جلوگیری از سفید شدن موی سر، درمان آب مروارید و بیماریهای چشمی، ضعف چشم، قوز قرنیه و…
بررسی روایی
حجامت سر، در روایات شریف اهل بیت:، مورد توجّه ویژه قرار گرفته است.
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ احْتَجَمَ وَسَطَ رَأْسِهِ
امام صادق7 مىفرمايند: رسول خدا6، وسط سر خود را حجامت میكرد[1]
كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَحْتَجِمُ عَلَى رَأْسِهِ وَ يُسَمِّيهَا مُغِيثَةً أَوْ مُنْقِذَةً
پیامبر خدا6 سر خود را حجامت میفرمودند و آن را فریادرس یا رهاننده مینامیدند.[2]
وَ الْحِجَامَةُ فِي الرَّأْسِ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ
پیامبر اکرم6 فرمودند: حجامت سر، شفای هر دردی است.[3]
الْحِجَامَةُ فِي الرَّأْسِ شِفَاءٌ مِنْ سَبْعٍ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ النُّعَاسِ وَ وَجَعِ الضِّرْسِ وَ ظُلْمَةِ الْعَيْنِ وَ الصُّدَاعِ
حضرتشان6 همچنین بیان داشتهاند: حجامت سر، شفای هفت بیماریِ جنون، جذام، پیسی، خواب آلودگی، دندان درد، تاری دید و سر درد است.[4]
الْحِجَامَةُ فِي الرَّأْسِ تَذْهَبُ بِالنُّعَاسِ وَ وَجَعِ الْأَضْرَاس
ایشان6 فرمودهاند حجامت سر، خواب آلودگی و دندان درد را از بین میبرد.[5]
عليكم بالمغيثة- أي الحجامة في الرأس- فإنها تنفع من الجنون و الجذام و البرص، و الأكلة، و وجع الأضراس
پیامبر6 به سرشان اشاره کرده فرمودند: بر شما باد به {حجامت} فریادرس که برای جنون و جذام و پیسی و خوره و دندان درد مفید است.[6]
الْحِجَامَةُ فِي الرَّأْسِ هِيَ الْمُغِيثَةُ تَنْفَعُ مِنْ كُلِّ دَاءٍ إِلَّا السَّامَ
امام صادق7 فرمودهاند حجامت در سر، فریادرسی است که برای هر دردی به جز مرگ مفید است. [و جای حجامت سر را به این صورت نشان دادند که:]
وَ شَبَرَ مِنَ الْحَاجِبَيْنِ إِلَى حَيْثُ بَلَغَ إِبْهَامُهُ ثُمَّ قَالَ هَاهُنَا
و يك وجب از بین دو ابرو تا جایی که انگشت ابهامشان میرسید گرفتند و فرمودند: اینجا[7]
امام صادق7 در تبیین جایگاه دقیق حجامت سر بیان داشتهاند که:
الْحِجَامَةُ عَلَى الرَّأْسِ عَلَى شِبْرٍ مِنْ طَرَفِ الْأَنْفِ وَ فِتْرٍ مَا بَيْنَ الْحَاجِبَيْنِ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يُسَمِّيهَا الْمُنْقِذَةَ
حجامت سر، یک وجب از طرف بینی و {یا} به اندازهی فاصلهی سبابه و ابهام (اشاره و شست) از بین دو ابروست و رسول خدا آن را رهاننده مینامید.[8]
احْتَجَمَ النَّبِيُّ فِي رَأْسِهِ وَ بَيْنَ كَتِفَيْهِ وَ فِي قَفَاهُ ثَلَاثاً سَمَّى وَاحِدَةً النَّافِعَةَ وَ الْأُخْرَى الْمُغِيثَةَ وَ الثَّالِثَةَ الْمُنْقِذَةَ
امام صادق7 در حدیث دیگری مىفرمايند: پیامبر6 سه جا را حجامت مىفرمود؛ سر، بین دو کتف و چهاربند؛ یکی را نافع، دیگری را فریادرس و سوّمی را رها كننده مىناميد.[9]
كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَحْتَجِمُ بِثَلَاثَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْهَا فِي الرَّأْسِ وَ يُسَمِّيهَا الْمُتَقَدِّمَةَ وَ وَاحِدَةٍ بَيْنَ الْكَتِفَيْنِ يُسَمِّيهَا النَّافِعَةَ وَ وَاحِدَةٍ بَيْنَ الْوَرِكَيْنِ يُسَمِّيهَا الْمُغِيثَة
همچنین حضرتشان7 میفرمایند پیامبر خدا6، سه گونه حجامت میکرد: یکی حجامت در سر که آن را متقـدمه(پیشاپیش) مینامید، و یکی بین دو کتف که آن را نافع مینامید و یکی بین دو کفل که آن را فریادرس مینامید.[10]
[1] شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة – قم، چاپ: اول، 1409 ق. ج17، ص: 107
[2] شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة – قم، چاپ: اول، 1409 ق. ج17 ؛ ص114
[3] ابن حيون، نعمان بن محمد مغربى، دعائم الإسلام – قم، چاپ: دوم، 1385ق. ج2 ؛ ص145
[4] طبرسى، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق – قم، چاپ: چهارم، 1412 ق / 1370 ش. ص76
[5] ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى، مجموعة ورّام – قم، چاپ: اول، 1410 ق. ج1 ؛ ص9
[6] شبّر، عبدالله، طب الأئمة عليهم السلام (للشبّر) – بيروت، چاپ: سوم، 1428 ق. ص283
[7] كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط – الإسلامية) – تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق. ج8 ؛ ص160
[8] شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة – قم، چاپ: اول، 1409 ق. ج17 ؛ ص114
[9] شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة – قم، چاپ: اول، 1409 ق. ج17 ؛ ص113
[10] شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة – قم، چاپ: اول، 1409 ق. ج13 ؛ ص81