شبکه های اجتماعی
فروش ویژه
600.000 تومان
مقالات اخیر

تصورات اشتباه حین یا بعد ازدواج

تصورات اشتباه حین یا بعد ازدواج

آنچه در این مقاله خواهید خواند

از آن رو که مقاله قبلی درباره تصورات قبل از ازدواج بازخورد خوبی را بین مخاطبان در سایت و کانال موسسه داشت و سوالاتی را هم پیش رو داشت از دوستان که در این زمینه دستی بر قلم داشتند خواهش کردیم که مقاله ای در زمینه تصورات غلط در حین ازدواج و بعد از ازدواج تنظیم کنند که عزیزان استفاده بیشتر از این مطلب برده و راهی برایی پایدار بودن زندگی ها پیدا کرده باشیم و کمکی بکنیم که این تزلزل ایجاد شده در زندگی ها کمی اصلاح شود.

لازمه یافتن و درک چنین تصوراتی ابتدا آگاهی از حکمت و هدف و نتیجه ازدواج است. که البته بحث و زمان لازم خود را می طلبد و فعلا درصدد آن نبوده و مجال بحث نیست.

اما قبل از شروع مبحث لازم به ذکر است که هر کجا حرف از زن و مرد شد منظور زن و مرد عرفی، متدین، معتقد و متعهد و متخلق به اخلاق حسنه می باشد نه برخی استثنائات و زنان و مردانی که از دایره انسانیت و اسلام خارج و یا صرفا زن نما و مرد نما هستند.

شاید این مباحث برای جامعه امروز کمی سخت باشد که اجراء شود ولی واقعیت همیشه تلخ است چون گاهی سختی ها را افراد نمی توانند قبول کنند و این هم به دلیل تنوع طلبی و گرایش مردم به سمت راحت طلب بودن در زندگی ایجاد شده است.

ما باید حقیقت ها را بیان کنیم و هر کس در حد توان به آن قسمت و یا تمام آن سعی در اجراء آن داشته باشد.

طلبکار یا بدهکار

شاید اولین و مهم‌ترین تصور و تخیل اشتباه در امر ازدواج که برای هر دو زوج ایجاد شده است و با همین تصور هم بسیاری از زندگی ها رو به تزلزل کشیده شده حس طلبکارانه در زندگی داشتن از یکدیگر است.

معمولا با تصور خشبختی و ایجاد ملاک برای ازدواج همه مردم حس طلبکارانه نسبت به یکدیگر داشته و به دنبال این هستند که همسر باید او را خوشبخت کند و همیشه به دنبال آن می گردند و هیچ وقت آن را پیدا نخواهند کرد.

مسئله خوشبختی از اصلی ترین تصورات اشتباه قبل و بعد از ازدواج است.

غالب دختر و پسران جوان تصور می‌کنند که قرار است با ازدواج خوشبخت شوند. یعنی توقع دارند طرف مقابل خوشبختی را به آنان هدیه کند.

در حالیکه این اشتباه بزرگی است و با چنین تصوری نتیجه این میشود که همان اول کار دو نفر طلبکار زیر سقفی جمع می‌شوند زن از مرد طلب خوشبختی کرده و مرد هم از زن و با این روحیه همیشه به چشم یک طلبکار به هم نگاه می کنند.

با این روحیه طلبکاری طبیعتا از همان ابتدا توقعات و درخواستهای معقول و نا معقول شروع شده و روز به روز بیشتر می‌شوند. تا اینکه نهایتا منجر به تنش، اختلاف و جهنم شدن زندگی میگردد.

در حالی که فکر و تصور درست این است که دختر و پسر به عنوان یک انسان باید هدفشان خدمت به خلق باشد و جزو اهداف انسانی است که در زندگی و در کنار هم مرد در حد توان خدمت به زن می کند و برای او نفقه و واجبات او را را تامین می کند و سعی در این کرده که سختی ها به دوش زن نباشد و حتی نیاز های او را تامین کند و همین طور زن به عنوان خدمت به خلق خدا که همسر او هم از بندگان خدا می باشد خدمت به او کرده و نیاز های او را براورده می کند.

خداوند باری تعالی بر اساس این خدمت های انسانی احکام را برای انسان قرار داده و حتی حق الناس و… را بر همین مبنا پایه گذاری کرده است.

بهترین حالت یک زندگی این است که هر کدام از زن و مرد باید خود را بدهکار بدانند نه طلبکار (دختر یک خوشبختی به پسر و پسر یک خوشبختی به دختر بدهکار است) و سعیشان در پرداخت بدهی به دیگری است به دور از اینکه هیچ کدام حس طلب داشته باشند.

زن به مرد بدهکار است که نیازهای او را براورده کند و مرد طلبکار نیست و مرد هم به زن بدهکار است که نیاز های زن را براورده کند ولی زن طلبکار نیست.

همین مثال را در خیابان ببینید پیرمردی می خواهد از خیابان رد شود من وظیفه خود میبینم که او را از خیابان رد کنم ولی او طلبکار نیست، که باید من را از خیابان رد کنی وقتی او را از خیابان رد می کند اوج تشکر و دعا در حق او می کند.

مثل پدر و مادری که در خانه از کار افتاده اند وظیفه فرزند نگهداری از آنهاست و… و زمانی که نیاز های آنها را بر طرف می کند اوج تشکر و دعا را این پدر و مادر برای فرزند خود می کند این حس بدهکار و نبود طلبکار است. من احسان به والدین را وظیفه خود می دانم ولی پدر و مادر طلبکار نیستند.

«روزی موسی ابن عمران از خداوند پرسید: اگر تو بنده بودی و معبودی برای خود داشتی برای جلب رضایتش چه میکردی و به کدامین عبادت بیشتر مشغول بودی؟ خطاب آمد موسی: شبانه روز در پی این بودم که گره از کار گرفتاری باز کنم!»

امام صادق علیه السلام می فرمایند: شیرین ترین حدیثی که توی عمرم شنیدم همین بوده.

ای کاش ما مردم در زندگی خودمان سعی در برآورده کردن نیازهای همسرمان داشتیم آن وقت هیچ وقت زندگی ها خراب نمی شد.

حال تصور کنید اگر با این روحیه دو نفر در کنار هم قرار بگیرند چه اتفاقی می‌افتد. به خاطر حس بدهکاری جایی برای توقعات بجا و بیجا نمی ماند. و چنانچه طرفین حداقل بدهی خود را هم ادا کنند، آن خانه بهشت واقعی خواهد شد.

تصورات اشتباه حین یا بعد ازدواج

منطق در اختلافات

باز هم از دیگر تصورات غلطی که رایج شده حتی در نصیحتها اشاره می‌شود، این است که «دو تا آدم عاقل و بالغ هستید بنشینید منطقی حرف بزنید و مشکل رو حل کنید».

هیچ وقت منطق یک زن قابل درک برای یک مرد نیست و بالعکس هیچگاه منطق یک مرد برای یک زن قابل درک و فهم نیست. تنها گفتمان موثر و مفید حاکم در بین زن و مرد گفتمان عاشقانه و محترمانه است.

در موضوعاتی که به اختلاف می افتند باید حکم برای خود قرار دهند به همین خاطر قرآن کریم میفرماید:

در حل اختلافات حکمی از طرف زن و حکمی از طرف مرد واسطه شوند.

و اِن خِفتُم شِقاقَ بَینهمافَابعَثواحَکماً مِن اَهلِه و حَکما مِن اَهلِها اِن یُریدا اِصلحاً بُوَفق اللهُبَینَهما اِنَّ اللهَ کانَ علیماً خبیرا”

قرآن پیشنهاد می دهد فردی از وابستگان زن و فرد دیگری از بستگان شوهر مشکلات خانواده را بررسی کرده و بکوشند تا زندگی زناشویی آنان به حالت تعادل برگردد.

در اینجا هم منطق ناقض امر ولایت مرد است. مثل اینکه کسی بخواهد در یک امر اختلافی با امام زمان عج بحث منطقی داشته باشد، چنین چیزی امکان عقلی ندارد.

تربیت کردن

اشتباهی که معمولا برخی زوجها مرتکب می‌شوند این است که تصور می‌کنند بعد ازدواج باید همسرشان را طبق سلیقه خود تربیت نمایند (و البته فاجعه زمانی است که، زن قصد تربیت کند که همان بحث نقض ولایت است.) تا به خیال خود به آن زندگی آرمانی و خوشبختی برسند.

در حالیکه دختر و پسر باید قبل ازدواج تربیت شده باشند و بعد ازدواج فقط به وظیفه عمل کنند

دختر خوب،پسر خوب

همه خانواده ها تصور میکنند که باید دنبال پسر یا دختر خوب باشند تا فرزندشان خوشبخت شود، در حالیکه باید ببينند پسر یا دخترشان چقدر خوبند، اصلا خوب هستند تا بتوانند پسر یا دختر مردم را خوشبخت کنند.

اگر همه چنین تفکری داشته باشند، مطمئنا اتفاقات خوبی خواهد افتاد.

دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز

از دیگر تصورات اشتباه این است که دختر و پسر فکر میکنند هیچ چیز پنهانی نباید بینشان باشد، و هر چه هست باید صادقانه بیان شود.

گاها دیده یا شنیده میشود که زوجهایی افتخارشان به این است که همه چیز را به هم گفته و دروغ و پنهان کاری بینشان نیست. البته که صداقت بسیار خوب است. اما آیا چنانچه صداقت یا بیان موردی که منجر به فتنه و آشوب بزرگی شود. باز هم مقبول است؟

مطمئنا چنین نیست. و چه بسا دروغ مصلحت آمیز یا سکوت، بسیار به خیر و صلاح باشد.

چه نیازی است خانمی که در راه منزل، انسان بیماری حرفی به او زده و رفته، موضوع را به همسرش بگوید. یا آقایی، اگر خریدی برای مادرش انجام داده حتما بازگو کند. و البته مثالهای فراوان دیگر.

از مجوزات دروغ، اصلاح ذات البین است، و چه ذات البینی مهمتر از زن و شوهر.

پس یادمان باشد صداقت محض همیشه مفید فایده نیست. و چه بسا دروغ سنجیده یا سکوت به جایی، مانع از یک بحران بزرگ گردد.

شراکت یا ولایت

از دیگر تصورات و اشتباهات بزرگ در امر ازدواج این شعار پوچ و فمنیستی است که خیلی ظریف و زیرپوستی وارد فرهنگ و سبک زندگی سنتی اسلامی شده.

«زن شریک زندگی است» در حالیکه در سنت اسلامی اصلا چنین چیزی نیست.

از جهتی زن صاحب تمام امکانات زندگی و در واقع مرد تمام توانش را برای رفاه همسرش میگذارد. و از آن طرف زن تحت ولایت و سرپرستی مرد است.

یعنی به نوعی قضیه سهل و ممتنع است. کلا بحث شراکت منتفی است. در شراکت ولایت پذیری خدشه دار و نقض می‌شود.

مقالات مرتبط

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *