شبکه های اجتماعی
فروش ویژه
600.000 تومان
مقالات اخیر

احتضار

احتضار

آنچه در این مقاله خواهید خواند

آیا احتضار جزو بیماری محسوب می شود و راه درمانی برای آن وجود دارد؟

در بیماری های اورژانسی مطلبی داریم به نام «النزع الشدید و الاغماء» که فقط به معنای احتضار نیست و هر حالتی که باعث احتضار فرد شود و حالت نفهمی برای شخص ایجاد کند را اغماء می گوید. یا به معنای ضعف، صرع یا غش گفته می شود. حضور به معنای جن هم گفته میشود، یعنی حضور غیر از ما، در بدنمان یا به حالت نفهمی یا زیاد فهمی هم گفته می شود. یعنی فرد در حالت اغماء چیزی را می بیند که ما نمی بینیم و آنچه ما می فهمیم او نمی فهمد یا آنچه او می فهمد ما نمی فهمیم. به طوری که فرد به حالت احضار و حضور اصلی نفسش می رسد و به او گفته میشود هوشیاری یاعقل ندارد.

مثال: فردی که از اتاق عمل منتقل میشود به ریکاوری، هنوز هوشیاری اش را به دست نیاورده است و بعید نیست که در این حالت تمام واقعیت های درون را به بیرون بریزد، بدون آنکه متوجه باشد، به این حالت اغماء می گویند. در حالت احضار که به موت متصل شود این احتضار ایجاد میشود.

نکته: اغماء یا به معنای ضعف عقل، صرع، غش و هوشیاری نداشتن و یا به معنای احتضار است که در روایت بیشتر به معنای دوم گرفته می شود. یعنی فردی که نزدیک به موت می شود که باید از جن و شیطان دوری کرد.

در روایت اثبات کرده حالت اول، ضعف عقل حالتهایی است که جن و شیطان ایجاد کرده و حالت دوم با اطمینان از جن شیطان است.

و در حالت احضار هم که فرد می خواهد به موت متصل شود که این حالت احضار نفس انسان است و آنقدر واقعیتها را بیان میکند که گوییا فرد ضعف عقل دارد. اگر در این حالت کسی (فرد محتضر) به جای گفتن شهادتین سخن بی ربط دیگری به زبان بیاورد دلالت بر این دارد که فرد در حال احتضار، گناهی مرتکب شده و یا فردی را در زمان زندگی اش ناراحت کرده و در حال حاضر محتاج حلالیت آن شخص است تا براحتی جان به جان آفرین تسلیم کند.

در این حالت باید سراغ افرادی که فرد محتضر در طول عمرش با آنها مراوده داشته، رفت و از بستگان برای فرد محتضر حلالیت طلبید تا اینکه فرد در حال احضار قادر به گفتن شهادتین شود.

حالاتی که اغما ایجاد می شود

در بسیاری از حالات اغماء ایجاد می شود. در بعضی کتب اغماء حالت فقدان موقتی است که برای فردی که دچار مصیبت یا بیماری شده است و به همراه ضعف عضلانی است که فرد قادربه ایستادن روی پاهایش نیست، دلالت دارد.

الف: اسباب عمیقی در بوجود آمدن حالت «اغماء» وجود دارد:

  • حالاتی که نفس فرد بالا نمی آید، حتی با تنفس مصنوعی نفسش بالا نمی آید.
  • مشکلات قلبی و عروقی ومغزی.
  • هیجان دم.
  • التهابات کلیوی.
  • عصبانیت شدید.
  • بیداری کشیدن زیاد.
  • سرمای بسیار شدید.
  • بیماریهای فقر خون.
  • اضطراب های زیاد.
  • بیماریهای تنفسی.
  • سختی و سده هایی که در سر دارد (سردرد ها).

ب: علت وجود اغماء در فرد بدین شرح است:

فرد عقلش زایل می شود که از رفتارش خجالت نکشد.

مثال: ضعف عقل و اغماء در اولین مراحل زندگی است چون از ادرار در لباس خود خجالت نکشند. در پیری هم مثل بچه ها میشوند و عقل از دست می دهند.که اگر دچار بی اختیاری ادرار شدند خجالت نکشند. (لفظ خجالت نکشیدن در بحث اغماء در متنها ذکر شده)

مثال: فردی که دچار ضربه مغزی میشود هوشیاری خود را از دست میدهد. تا وقتی فرد بتونند توانایی نگه داشتن ادرار داشته باشد عقل به او برگرداننده می شود.

نکته درمانی: فرد با تضرع و گریه زاری و تعریق زیاد که همراه با بالا رفتن حرارت است دفع رطوبت می کند و خداوند عقل را به انسان بر می گرداند.

علاج برگشت از حالت «اغماء»

  • بوییدن گل زنبق یا نرگس.
  • بوییدن پیاز که مغز را گرم کند اشک را سرازیر می کند و رطوبت مغز را دفع کند.

علاجات خوراکی:

  • تمر هندی.
  • سویق جو.
  • برگ خرفه.
  • آب کرفس.
  • تقویت عصب.
  • خوردن پیاز.
  • خوردن چیزهایی که تندی داشته باشد و فرد را به عرق بیندازد.

معمولاً حالت اغماءاز نرسیدن خون به مغز است که به دلایلی ایجاد می شود:

  1. بعضی وقتها این حالت از خوف شدید،گرسنگی شدید و یا درد شدید نشات می گیرد که باعث ضعف اعصاب مرکزی مغز انسان می شود و در بصل النخاع و عصب هایی که به مغز متصل است اتفاق میافتد و کنترل حرکات ارادی را از انسان گرفته و انسان کنترل اختیار حرکات از دستش خارج می شود. مثل ضعف عقلی که در بچه ها و پیرها ایجاد می شود.
  2. خستگی زیاد.
  3. یا جایی باشد که باعث نرسیدن اکسیژن به مغز است (علتش جن و شیطان) عقل زایل می شود و حالت اغماء ایجاد می شود.
  4. در بعضی موارد دیگر ماورا تاثیر گذاشته که باعث از بین رفتن عقل می شود. این ماوراء گاهی از جن و شیطان و گاهی از سحر ایجاد می شود وعقل را زایل می کند. وقتی سحر در کار باشد مطالبی که فرد در گذشته یاد گرفته به خاطر می آورد ولی عقلش کم می شود یعنی حافظه فعال است.کارهای دقیق انجام می دهد دعا و قران از قبل آموزش دیده را به یاد می آورد. در این فرد ذهاب عقل است ولی شیطان دخالتی ندارد. (حتی جنیانی که از جنس شیطان نیستند هم می توانند زوال عقل بیاورند).
  5. یا غماء با ضربه ای که به شریان گردن یا به سر خورده است ایجاد می شود.
  6. افرادی در سن پیری به خاطر ضعف گردن و ضعف سر خونرسانی به سرشان کم می شود و فشار روی گردنشان بیشتر می شود
  7. حالاتی ایجاد شده که زقت دم آورده. خون به سمت سر نیامده.
  8. حالاتی که در زنان در زمان حمل برایشان ایجاد می شود. خون به سر نمی رسد.
  9. استفاده از شراب که باعث نرسیدن خون به سر می شود.
  10. فقر دم هم باعث نرسیدن خون به سر می شود.

نکته: تمامی موارد بالا به ضعف عقل مربوط می شود در نتیجه زهاب عقل است. و در روایت داریم ضعف عقل از شیطان است.

احتضار

 

اغماء در متن های دیگر

آن چیزیست که از عالم غیب حرف میزند که فرد می فهمد و بقیه نمی فهمند که به واسطه نرسیدن خون به سر بوجود آمده این حالت غیبوبه است و بسیار هم خطرناک است و باید سریعا نزد طبیب ببریم و از حالت غیبوبه خارج کرد. در اتاق ریکاوری هم حالت غیبوبه است و فرد بعد از به هوش آمدن خاطرات گذشته را به خاطر می آورد و اتفاقاتی که در زمان اغماء بوده را به خاطر نمی آورد.

  • اغماء: در حالت اغما فرد به هوش است ولی هوشیاری کامل نیست و نسبت افراد را به خود نمی شناسد و فقط جسم آنها را می بیند. این نبود هوشیاری کامل در خود ما هم هست. مثل شب تا صبح که هوشیاری کامل نیست، در خواب بی اختیار حرف میزنیم. )شب ادراری در خواب از نوع اغماء می باشد)
  • کماء: در حالت «کماء» فرد کاملا از هوش رفته است و چه بسا مواردی را که در آینده قرار است اتفاق بیفتد و خودش از آن اطلاعی نداشته را به زبان بیاورد این حالت به خاطر مفارقتی است که در عصب مثانه به وجود آمده است و فرد عقلش زایل میشود.
  • اغماء مضیف: این اغماء در اثر ضربه به بدن حرارت بالا رفته. برای اینکه حرارت به سمت سر نرود و حبس نشود و سوزانندگی ایجاد نکند خروجی از سمت پایین باز می کند. این حالت به خاطر این است که حرارت از بس در بدن مانده باعث سختی شده. حرارت زیاد در چهره مشخص می شود و فرد در همان لحظه تعریق ندارد در چشم هم قرمزی دیده می شود. ضربه در بدن حرارت ایجاد میکند که ادرار حبس نشود. یا مثال فردی که از چیزی ترسیده یکدفعه حرارت بالا رفته بدن تحمل این درد ندارد و ادرار بی اختیار دفع میشود.

نکته: چیزهایی که باعث ضعف می شود اغماء را کامل می کند.

اغماء در دو حالت دیده می شود: ۱ـ انسان ادرار می کند چون متوجه نمی شود خداوند اغماء بر بدن غالب کرد. ۲ـ خداوند اغماء را ایجاد کرده تا فرد ادرار کند.

مثال 1: بچه ها وقتی گرمشان می شود حرارت به سمت سر می رود و خون دماغ باز می شود.

مثال 2: درقبل از جماع با فعالیت اصطکاک ایجاد می شود و حرارت بالا می رود بدن خروجی باز می کند و انزال پدید می آید.

مثال 3: با شکم پر می خوابیم و آب هم می خوریم، هنگام خواب حرارت بالا می رود و تعریق درخواب ایجاد می شود چه بسا اگر تعریق انجام نشود فرد سکته میکند.

مثال ۴: بدن انسان مانند آبگرمکن که اگر سوپاپ اطمینان نباشد می ترکد. در بدن هم سوپاپ اطمینان همین خروجی های بدن است که اگر بسته باشد حرارت بیش از بالا می رود و باعث سوزانندگی می شود واگر باز باشد از سمت سر دور می شود و به سمت پایین سرازیر می شود.

نکته: در شب به دلیل فکر زیاد، سردی و رطوبت زیاد باید حرارت بالا برود تا دفع سردی شود و مانع از غلیظ شدن آن شود. حرارت بالا می رود و این خروجی یا با تعریق یا احساس دفع ادرار باز می شود.

  • ترس هم از جانب شیطان است. شخص وقتی می ترسد عقلش کم می شود و با ترس شدید حرارت بالا می رود و عقل زایل می شود و سده در رگها پدید می آید و تپش قلب ایجاد می شود.
  • در روایت آمده: مومن هر چیزی از دست می دهد مگر ذهاب عقل. مثل ایوب(ع) که به همه بلایا دچار شد مگر ذهاب عقل. به این دلیل دچار زوال عقل نمی شود چون فقط از خدا میترسد و از غیر خدا نمی ترسد و ضعف عقل از شیطان است چون از خدا نمی ترسد. در قرآن کریم آیه 41 سوره «ص» آمده: «واذکر عبدنا…» طبق این آیه تاثیر شیطان بر جسم و بدن ایوب بوده است نه بر نفس او که به عظمتش خلل وارد آورد و بر انسان اساس آیات قرآن شیطان بر روح و نفس بندگان خود تسلط نمی یابد و در قرآن ایوب بنده خدا معرفی شده است.
  • کسانی که احتضار سختی دارند و هنگام مرگ ایمانشان را از دست میدهند از گناهانشان است. در طول زندگی حالت احتضار برای هر کسی ایجاد می شود و خود فرد متوجه نمی شود. که این همان ورود جن و شیطان و در نتیجه زهاب عقل است.

وقتی بلا و مصیبت به فرد برسد و در حالت احتضار باشد حالات متعددی ایجاد می شود.

  • چهره فرد در حال احتضار قرمز شده و نبضش پایین ولی تندتند میزند علایم خون است با گذاشتن چیزی زیر کمر فرد سر فرد را کمی از سطح زمین بالاتر بیاوریم و یک پارچه خیس روی بدنش بگذارید و چنانچه تنفسش بالا نمی آید از راه بینی به او تنفس مصنوعی بدهید. وگرنه فرد خفه می شود.
  • چنانچه رنگ رخسارش برافروخته شد و قرمزی در چهره دیده نمی شود رنگ فرد سفید است و جسم سرد است و نبضش هم پایین و جسمش مرطوب و پوستش حالت چسبندگی دارد سر فرد را باید هم سطح سینه بگذارید تا خون به سمت سر برگردد (در روایت در این لحظه تاکید به چکاندن روغن بنفشه در بینی کرده و در طب سنتی ظرفی از سرکه جلوی بینی بگیرید. یا کمی جوشانده سداب را جلوی بینی اش قرار دهیم تا بو کند و یا دو قطره سرکه سداب هم در بینی اش بریزیم تا حرارت از سر دور شود و خونرسانی به سر زیاد شود.

نکته: استشمام بوی سرکه سوزانندگی ایجاد می کند وعفونت تخلیه می کند و حرارت را دفع می کند و خروجی را باز میکند. اجنه و شیاطین دفع حرارت از سر را دوست ندارند. گریه برای امام حسین هم با دفع رطوبت، حرارت را از مغز دور می کند و باعث شادابی می شود.

نکته: عطسه علا یم سوزش و گزش است علت عطسه دفع بخارات مغزی و علت خمیازه حبس بخارات مغزی است. عطسه از جانب خداوند است و خمیازه از حبس رطوبت مغز است و از جانب شیطان است که باید بعد از خمیازه بلافاصله عطسه کنید و با مشت به سینه بکوبید تا شیطان خارج شود.

  • اگر رنگ رخساره فرد زرد شده و تنفس ندارد و نبضش ضعیف می زند نباید تنفس مصنوعی از راه بینی به او بدهید. نباید فرد را به جایی انتفال داد و اگر دست هایش مچاله شد انگشت ابهامش را زیر ناخن انگشت خود قرار دهید و فشار دهیدتا حالت درد برایش ایجاد شود.

مکروهات احتضار

  • کسی که جن بر او غالب شده را نزد فرد محتضر حاضر نکنیم.
  • ظرف شیر را جلوی فرد محتضر نیاوریم چون شیر کثیرالآفات است و شیطان زود به آن رسوخ میکند (بنا به روایت فرمودند: بر امتم نمیترسم مگر بر شیر چون جایگاه شیطان بین پستان گاو و کف شیر است.)
  • هر شربی نزد محتضر نیاورید چون اجنه و شیاطین بر سرهرجوی آبی حاضرند.
  • زن جنب و ناپاک نباید بالای سر محتضر حضور پیدا کنند.
  • آدم گناهکار نباید بالای سر محتضر حضور پیدا کند.

نکته: مورد 4 و 5 با تحقق موت از بین می رود.

نکته: هنگام غروب کنار دریا نباشید در این هنگام شیاطین حاضرند.

احکام محتضر

  • واجب است مختضر را رو به قبله بخوابانند به طوری که کف پاهایش رو به قبله باشد.
  • جوشانده سداب بیمار استنشاق کند.
  • سداب و سرکه در بینی محتضر بچکانید.
  • خواندن سوره الصافات، یس، احزاب، جن، آیت الکرسی.
  • خواندن ذکر بسم الله الرحمن الرحیم لاحول ولاقوه الا بالله.
  • طبق روایت رسول اکرم (ص) محتضر را به مکان نماز خواندنش ببرند.
  • خواندن دعای توبه بالای سر محتضر و طلب معذرت و استغفار کردن برای محتضر و بگویید: (خدایا بیامرز از این کبیر را از معصیتی که مرتکب شده.)
  • دادن دود اسفند به فرد در احتضار.
  • رد مظالم دادن هم تاثیر دارد.

نکته: احتضار فرد پیر با فرد جوان تفاوت دارد.

احتضار در سن پیری از گناهان فرد است اگر شخص پیر در هنگام جان کندن از درد عذاب بکشد و جان ندهد این درد را ناشی از گناهکار بودنش می دانند و همه انسان ها جائزالخطا هستند و نمیتوانند ادعا کند که گناهی مرتکب نشده اند. لذا برای این فرد محتضر از علما درخواست میکردند که دعای توبه را بر فرد بخوانند.

اگر محتضر جوان باشد بر این باورند که انتظار کسی را می کشد، وابستگی به دنیا دارد و کار انجام نشده در دنیا دارد و اگر شخصی را که انتظارش را می کشد بیاورند نزد محتضر زودتر جان می دهد و یا برایش گوسفندی قربانی یا عقیقه کنید و غذایی از آن به افراد بی بضاعت بدهید که یا راحت تر جان می دهد و یا برگشت به زندگی می کند.

از دلایل دیگر احتضار سخت

  • عاق والدین می باشد. باید فرد محتضر را نزد پدر و مادرش برده چه زنده باشند و چه از دنیا رفته باشند نزد قبرشان برده و از آنها بخواهید که حلالش کنند.
  • ظلم زیاد که مرگ را سخت می کند.
  • وابستگی به دنیا.

حدیث قدسی: خداوند می فرمایند ای بنده من به همان چیزی که در دنیا وابسته شده ای امتحانت می کنم و ناامیدت میکنم.

علاقه زیاد به هر چیزی در دنیا وابستگی به آن می آورد که باعث می شود دلبسته دنیا شویم خداوند با گرفتن همان چیزی انسان را امتحان می کند و انسان را از این حالت خارج میکند که باید شکرگزار خداوند باشیم که دلبستگی ها را از ما دور می کند تا آرامش داشته باشیم.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *