شبکه های اجتماعی
فروش ویژه
600.000 تومان
مقالات اخیر

آداب و وظایف طبیب

آداب و وظایف طبیب

آنچه در این مقاله خواهید خواند

بررسی آداب و وظایف طبیب در دیدگاه طب اسلامی و سنتی.

  1. احساس مسئولیت داشتن
  • در روایت آمده: ان تارک شفاء المجروح من جرح شریک لکل جارح: کسی که شفای جراحت دیده را ترک کند شریک کسی است که جراجت وارد کرده (کافی ،جلد ۸صفحه ی۳۴۵)
  • احساس مسئولیت داشتن یعنی دغدغه درمان مردم را داشتن است. ولی درمان همه مردم کار طبیب نیست.
  • در تفسیر سوره ای آمده است که یک جوانی ورود پیدا میکند در بدن دو بیمار و می بیند که داروی مشابهی که برای درد مشابه به این دو بیمار داده شده است وقتی وارد بدن میشود از خداوند اذن میگیرد که در بدن این فرد بهبودی ایجاد کند یا نه، یعنی به این سادگی نیست که من بگویم سیاهدانه وعسل بخور درمان می شوی. تا اذن خداوند نباشد درمان صورت نمی گیرد، تازه ممکن است به ضرر باشد.
  • بهتر است به بیمار گفته شود که شفا اذن خداوند را می خواهد و من وسیله هستم. این داروها چیزی است که از خداوند و اهل بیت سفارش شده انجام دهی ان شاا… درمان می شوی.
  • توصیه: خویش و قوم را طبابت نکنید.
  1. تقوای پزشکی
  • هرکس طبابت پیشه کند باید ازخدا پروا کند و خیرخواهی بخواهد و جهاد کند، یعنی در این راه تلاش کند. (روایت جلد 62 بهار)
  • حکیم اگر حکمت می خواهد باید مطیع حاکم باشد.که از مصادیق تقوا و پاکدامنی عفت ورزی نیاز می باشد در نگاه کردن ولمس و…
  • نمونه ی تقوای پزشکی دکتر احمدی که ماهی 18 بیمار را بدون اجرت درمان می کردند این نذر ایشان بوده است.
  1. احتمام تشخیص بیماری
  • یعنی اینکه یک طبیب تلاش کند که بتواند بیماری را تشخیص بدهد.
  • روایت است از پیامبر(ص)که حضرت به یکی از اطبا می فرمایند: هیچ کسی را دست به درمانش نبر مگر این که تشخیص بیماری او را دهید. نکته: اگر بیماری راتشخیص ندادیم حق طبابت نداریم.
  • در روایت دیگری امام زین العابدین(ع) می فرمایند: کسی که تشخیص نداده است درد را، دارویش برای بیمار فساد ایجاد می کند.
  • تجربیات استاد: برای تشخیص درد باید به بیمار فرصت صحبت کردن داد. از او بخواهید که هر کاری که در ایام کرده است را بگوید. مثل مراجعه به پزشکان و یا مسافرت و… تا در تشخیص اشتباه نشود.
  1. حفظ اسرار بیمار
  • برای دیگران اسرار بیمار را تعریف نکنید.
  • امیرالمومنین می فرمایند: هرکس درد نهفته خود را پنهان نماید طبیب از درمان وی ناتوان بماند.
  • طبیب باید اطمینان خاطر به بیمار بدهد که تمام اسرار بیماری او پنهان می ماند.تا با خیال راحت صحبت کند. در صورت پنهان کردن، طبیب قادر به درمان نمی باشد.
  1. ایجاد امیدواری در دل بیمار
  • بهترین و مهمترین راه درمان امیدواری دادن به بیمار است. در دل بیماری ایجاد امیدواری یعنی درمان شدن.
  • یأس و ناامیدی موجب تشدید بیماری است.
  • از امام علی (ع):أعظم البلاء انقطاع الرجاء/ بالاترین بلاها قطع کردن امید است.
  • بزرگترین گناه هم ناامیدی است.
  • ناامید کردن حتی منجر به مرگ بیمار می شود. باید توکل به خدا کرد و خیر خواهی از خدا خواست.
  • وقتی بیمار مراجعه می کند. طبیب باید بداند که خدا از او خواسته که امید به بیمار بدهد. پس باید با توکل به خدا امید به او بدهد.
  • تجربه استاد گرامی: برای شفای بعضی از بیماران صدقه دادن و نذر کردن که سوره علقمه بخوانند در نهایت هم درمان هم می شدند. برای درمان به دارو اطمینان ندارند به توکل خدا اطمینان دارند.
  • نکته:بعضی اوقات طبیب به خاطر ناامیدی که به فرد می دهد باید جواب بدهد.
  • همیشه باید خود را مدیون خداوند بدانیم و طلبکار خداوند نباشیم اگر یک بار هم بگوییم خدایا اگر این دردها را به من یا فرزندم داده بودی تمام زندگی ام نابودشده بود، دیگر تا آخر عمر خود مدیون خدا می دانیم و بعد خداوند شفاء را وارد زندگی ما می کند.
  1. دست به عصابودن در تجویز دارو
  • رزق طبیب در دست بیمار است ولی در دارو نیست، که فقط به دارو نوشتن اعتناء کرده و زود زود دارو بنویسید. نسخه زیاد نوشتن هم طبیب را به خطا می اندازد و ممکن است بیمار را به بستر مرگ ببرد.
  • دست به عصا باشید مثلا اگر فردی دیابت دارد در یک نسخه برایش پرهیزات و یک قند بالا و قند زرد با جوشانده پوست بادمجان بنویسید.
  • ممکن است بیمار بعد از مصرف دارو به بیماری مبتلا شود اگر دارو زیاد داده شود نمی توان تشخیص داد از کدام دارو این بیماری به وجود آمده.
  • تا حد امکان داروهای غذایی به بیمار بدهید.
  • ادویه از کلمه دوا گرفته شده یعنی می توانید با ادویه هایی که داخل غذا می ریزید درمان کنید. تمام غذاها جمیع ادویه ها (نمک، زردچوبه وفلفل) دارد یعنی جامع تمام دواها. پس بهتراست با غذا درمان را شروع کرد.
  • در قدیم تمام نان هایشان کنجد و سیاهدانه و خشخاش و زنیان داشت و ادویه هایی که دارویی بود در تمام غذاهایشان استفاده می شد.
  • سعی کنید اگر جایی دعوت بودید و غذای ناسالمی بود به اقل غذا مثل نان و سبزی اکتفا کنید. در فست فودها هم فلافل را می توان انتخاب کرد چون ضررش از باقی کمتر است.
  • یک لیست غذایی برای بیمار بنویسید مثلا آویشن را با تمام غذاها بگویید استفاده کنند. چون دارو را فقط سه بار در روز می توان داد ولی با این روش غذای فرد، دارو می شود و تاثیر زیادی دارد.
  • در روایت گفته شده که اکسیر تمام داروهای ما نمک است و قبل و بعد از هرچیزی نمک بخورید تا اصلا مریض نشوید. خوردن آن قبل و بعداز غذا 70 نوع بیماری را دفع می کند و قبل و بعد از هرچیزی مصرف شود 330 نوع بیماری را دفع می کند.
  • نکته: وقتی توصیه غذایی برای بیمار شد یا باید فقط آن را بخورد یا به عنوان وعده غذایی مصرف کند، مثلا فردی که به خونریزی عادت ماهیانه افتاده است درمان او به خوردن سیب است پس باید فقط سیب بخورد یا اینکه آب تره با شکر نیشکر بخورد تا بهبود یابد. یا فردی که دیابت دارد همیشه باید یک شیشه سماق داشته باشد که حتی نان و پنیر هم خواست بخورد با سماق بخورد.
  • فردی از حضرت درمان کم خونی طلب کرد. حضرت فرمودند: فقط گوشت بخورید، فرد یک هفته فقط گوشت مصرف کرد و به لطف خدا درمان شد.
  • فرد باید بداند دارو در غذا است پس باید غذا را همیشه اصلاح کند.
  • نکته: فلفل دوایی است که هیچ دردی در آن نیست. فلفل سیاه با تمام غذاهایتان بخورید. اگر کسی نمی تواند فلفل آسیاب شده بخورد، روزانه یک حب آن را قبل و بعد غذا مصرف کند. چون تقویت معده می کند و تمام مریضی ها را دفع میکند. فلفل انسداد عروق را باز می کند و خروجی باز می کند.
  • حتی خوردن فلفل برای بچه ها مضر نمی باشد. در قدیم برای تنبیه بچه ها از فلفل استفاده می کردند. افرادی که فلفل مصرف می کنند آرامترین اشخاص هستند مثل هندی ها.
  • ادویه ها اگر همراه غذا مصرف شود تاثیر بیشتری دارند، ولی نمک خوردن قبل و بعد از هرچیزی تاثیر دارد و نمک خوردن باید با بزاق دهان آب شود و قورت داده شود. اگرنمک مستقیم وارد معده شود دچار مشکل می شود. نمک باعث لاغری هم می شود، چون فضولات زیر پوست را آب می کند ولی گوشت را آب نمی کند.
  • شوربا آشی شور بوده که به مریض می دهند برای دفع بلغم.
  • کسی که بدنش نمک زیاد احتیاج داشته باشد غذایش همیشه شور است ولی فردی که احتیاج نداشته باشد نمی تواند نمک بخورد.
  • لبنیات خودش به تنهایی یک وعده غذایی است و نمیتوان با غذای دیگری استفاده کرد. مثلا ماست را نمیتوان با غذای دیگری استفاده کرد ولی شیر را به عنوان هاضوم می توان بعد از غذاهایی که ممنوعیت مصرف با شیر نداشته باشند استفاده کرد.
  • دوغ هم مثل شیر هاضوم است. به دوغ لبن الهامض می گویند یعنی شیری که ترش شده و بعد از غذا استفاده می شود.
  • سرکه به لبنیات نزنید. ولی قره قورت و ماءالجبن(آب جداشده پنیر) به همراه سرکه است اشکالی ندارد. هیچ کارخانه لبنیاتی هیچ وقت ورشکست نمی شود چون شیرهای مانده را دوغ و ماست ها را کشک می کنند.

آداب و وظایف طبیب

  1. حرمت طبابت جاهله
  • در روایت: حرام شده کسی که جاهل است و طبابت می کند.
  • امام علی(ع) می فرمایند: واجب است بر امام یک جامعه که حبس کند فساق از علما را و کسانی که جهل دارن از اطبا را.
  1. ضمان گرفتن طبیب
  • زمانی که یک طبیب فساد ایجاد کرد باید دیه پرداخت کند.
  • روایت حضرت به طبیب می فرماید:که از بیمار یک امان نامه یا یک ضمان بگیر که تو با رضایت خودت برای درمان آمدی و من هم به علم خودم عمل می کنم اگر مریضی اتفاق افتاد من عمدا این مرض را ایجاد نکردم.
  • همین ضمان که در بیمارستان ها می گیرند یعنی برائت از هرگونه دیه و خسارت، هربلایی که دچار شدی ربطی به بیمارستان ندارد.
  • حضرت می فرمایند: کسی که طبابت می کند اما علم طب ندارد ضامن است.
  • از نبی اکرم (ص): اگر طبیب علم داشته باشد و در انجام کار خود کوتاهی کند ضامن است.
  • امام علی( ع): ضمان انداختند گردن ختنه کننده ای که هشفه غلام را قطع کرده بود. و برای فردی که در ختنه دختری بد ختنه کرده بود که آنقدر خون آمد که دختر فوت کرد و امام گفت: وای بر تو چرا مقداری از چیزی که باید ختنه میکردی را باقی نگذاشتی و حضرت دیه ای برای او تعیین کرد.
  1. مسئول نبودن پزشک درصورت گرفتن برائت
  • یعنی ما اگر پزشک باشیم و به علم خود هم عمل کنیم و برائت هم بگیریم دیگر مشکلی نیست.
  1. جایز بودن درمان به شرط تشخیص بیماری با وجود احتمال مرگ
  • اگر طبیب احتمال می دهد که بیمار بمیرد ولی می داند که دارو برایش مفید است تجویز آن اشکالی ندارد.
  • از امام صادق روایت شده است که اسماعیل بن حسن که پیشه طبابت داشته است به نزد امام صادق آمده و عرض کرد: من مردی عرب هستم و به طبابت آگاهی دارم طب من طب عربی است و بر این کار خویش مزدی نمی گیرم امام فرموند:اشکالی ندارد. فرد گفتند: دملها و غددها را نیشتر می زنیم و با آتش داغ می نهیم، حضرت فرمودند: اشکالی ندارد. باز مرد گفت: ما زهری به مردم می خورانیم ممکن است فرد بمیرد. حضرت فرمودند: اشکالی ندارد. هرچند بمیرد.چون کار ما درمان است ممکن است یک فرد بمیرد ولی هزاران نفر درمان می شوند.
  1. عدم جواز معالجه توسط جنس مخالف در صورت عدم اضطرار
  • در روایت داریم که اگر اضطرار نیست حق اینکه برای جنس مخالف طبابت کنی را نداری. برای حجامت اگر جنس مخالف باشد مطمئنا ممنوع است. ولی برای طبابت اگر جان طرف در خطر باشد اشکال ندارد.
  • امیرالمومنین (ع)می فرمایند: فرزندان شما عضد هستند یعنی فرزندان شما بازوی شما در خانه هستن آنها را به چشم خرجی نبینید.
  1. پرهیز از استفاده از داروهای حرام
  • راوی می گوید: که نزد امام صادق(ع) بودم که پیرمردی پرسید:دردی دارم و برای درمان آن شراب خرما می نوشم آن گاه این شراب را برای فرد دیگری توصیه کرد. امام به او فرمودند: چه چیزی تو را از نوشیدن آب که خدای باری تعالی زنده کننده همه چیزها قرارداده است باز می دارد؟ پیرمرد گفت: با مزاجم سازگار نیست. امام فرمودند:چه چیز تورا از خوردن عسل باز می دارد در حالی که خداوند شفای همه دردها قرار داده است؟ گفت: نمی یابم. فرمودند:چه چیز تو را از شیر وامیدارد که گوشتت از آن رویانده شده و استخوانت از آن؟ گفت: با مزاجم کارساز نمی باشد. امام فرمودند:آیا می خواهی که تو را به شراب نوشیدن امر کنم. نه به خدا سوگند تو را به اینکار امر نمی کنم. این دارو نیست خود بیماری است. به خدا سوگند دوست ندارم حتی به شراب بنگرم چه رسد که با آن درمان کنم آن به منزله پیه و گوشت خوک است. البته مردمی با آن درمان و داروهم می شوند. و نباید برای درمان از آن استفاده کرد.
  1. پرهیز از تجویز دارو در مرحله اول
  • در مرحله اول باید با پرهیزات غذایی شروع کرد سریع سراغ دارو نرویم.
  1. اعتقاد قلبی که دارو و طبیب وسیله هستند شافی خداوند است
  • امام صادق می فرمایند درد از کیست ؟ خداوندمی فرمایند: از من است و سپس فرمودند: درمان از کیست؟ از من است، پس چرا مردم نزد پزشک می روند؟ خداوند می فرماید: چون طبیب برای طیب نفس است یعنی دلشون آروم بشه برای همین به معالج می گویند طبیب یعنی طیب نفس می دهد و دلخوشی مریض است. پس درد از خدا شافی هم خدای باری تعالی است. (کافی جلد صفحه ۸۸)
  • طبیب باید بداند که وظیفه اش فقط دلگرمی دادن به بیمار است و شفا دست خداوند است. اگر صلاح بیمار را در سلامتی بداند اسبابش را هم فراهم می کند مثل زمان و مکان و داروی موثر و هرچیزی که برای بیمار خوب است و برای خوب شدنش کمک خواهد کرد.
  1. اعتقاد قلبی به بیمار
  • طبیب باید به هر نحوی که می تواند اعتقاد قلبی بیمار را جلب کند اعم از دکوراسیون مطب (کاشی مطب یا تخت مناسب مطب) یا پوشش خود (دستکش یا لباس مخصوص پوشیدن) باشد.اگر اعتقاد قلبی نباشد فرد درمان نمی شود.
  • اگر بیمار نسبت به طبیب اعتقاد قلبی ندارد باید برای همکارش این اعتقاد قلبی را در دل ایجاد کند. تا به مراجعه به او درمان شود.
  • اگر طبیب متوجه بی اعتقادی بیمار نسبت خودش شد حق نوشتن دارو ندارد.
  • اگر با حرف زدن برای بیمار اعتقادش بیشتر می شود بهتراست طبیب حرف بزند تا اعتقاد قلبی برایش ایجاد شود و بعد دارو بنویس.
مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *