پاسخ استاد فاطمی نیا از زبان استاد کاردانپور در خصوص طب اسلامی

استاد فاطمی نیا در مورد طب اسلامی صحبت هایی فرموده اند که ذهن بسیاری از افراد را که اعتماد به این طب داشته و حتی به این اصول عمل می کردند را مورد تشویش قرار داد.

بنده به نوبه خودم جواب صحبت های ایشان را با استناد به مطالب دینی و کتب فقهی خواهم داد ان شا الله که این جواب ها به دست ایشان خواهد رسید و پاسخ آن را از ایشان بشنویم.

ایشان در صحبت های خود فرموده اند که:

استاد فاطمی نیا: من رفتم صدا و سیما و به آن ها گفته ام شما را به حضرت زهرا (سلام الله علیها) قسم می دهم نگویید طب اسلامی بگویید طب سنتی.

کاردانپور: بنده عرض کنم اول اینکه صدا و سیما تا به امروز یک بار هم نام طب اسلامی را نیاورده و حتی یک ثانیه تا الان قبول نکرده است که طب اسلامی وجود دارد و همیشه در صدد این بوده تا دشمنان این طب را زیادتر کند و مردم را از این راه خارج کند حالا چه کسی به شما گفته که تو صدا و سیما گفته شده طب اسلامی را من نمی دانم. البته صدا و سیما دوست داره امثال بزرگوارانی چون شما که تخصص طبی ندارند بیاند و در این زمینه صحبت کنند تا وجهه روحانیت و طلبگی را خراب کنه.

دیگر اینکه لفظ طب اسلامی که شما با آن مخالفت می کنید و می فرمایید بگید طب سنتی دو جنبه کاملاً مستقلی است و جدا از هم می باشد طب اسلامی، طبی است که بر مبنای احادیث و آیات قرآن که در زمینه سلامتی انسان ها بیان شده جمع آوری شده و مورد بررسی و حتی نقد قرار می گیرد ولی طب سنتی که عمده آن از بعد از اهل بیت علیهم السلام نوشته شده حدوداً از قرن دوم تمام اموری است که از کشور های مختلف در بحث سلامت انسان ها آمده و تجربه انسان ها و اطباء در آن دخیل شده که بسیاری از نسخه های آن خلاف شرع و دین اسلام است و طبق احادیث وارده بسیاری از آن ها حرام می باشد و قابل استفاده برای ما مسلمانان نیست.

استاد بزرگوار شما در صحبت های خود در صدا و سیما که از حضرت زهرا سلام الله علیها هم مایه گذاشتید و قسم ایشان را دادید نمی شد در مورد اقتصاد اسلامی و بانکداری اسلامی هم بگویید نام آن را نبرند، آن هم با این ربا خواری و… که به اسم اسلام و حکومت اسلامی تمام میشود. یعنی ضربه طب اسلامی اینقدر زیاد است که از بانکداری و… اهمیتش بیشتر شده؟

استاد اگر ما روایات سلامتی و سبک زندگی اسلامی و خوردن و آشامیدن که تمام فقها در کتاب های فقهی خود بابی را به این نام آورده و خود شما بهتر در کتب حدیثی ما آنها را دیده اید را کنار بگذاریم باید سبک خوردن و آشامیدن و… را از یهود و نصاری بیاموزیم.

شما مگر نمی گویید دین ما کامل ترین دین هاست؟

شما مگر نمی گویید خداوند همه چیز را در قرآن آورده است؟

مگر دین شما نگفته اهل بیت معدن تمام علوم هستند؟ پس بگوییم اهل بیت معدن تمام علوم هستند به غیر از طب.

حضرت استاد این اهانت به دین مبین اسلام است که شما با ناآگاهی از بسیاری از روایت های طبی زیربنای همه روایت های طبی را زده و به حضرت زهرا قسم یاد می کنید که اسم طب اسلامی را حذف کنید.

شما اینقدر از متون طبی ناآگاهید که ایرادات شیخ صدوق را که در کتاب الاعتقادات آمده را بیان می کنید ولی جواب آن را که شیخ مفید در کتاب تصحیح الاعتقادات آمده را بیان نکرده اید.

مرحوم شیخ مفید که مطمئنا بیشتر از شما شیخ صدوق را شناخته چون شاگرد او بوده در مورد طب اینگونه می فرمایند:

تصحيح اعتقادات الإمامية، فصل في الطب‏

قال أبو جعفر اعتقادنا في الأخبار الواردة في الطب‏.

قال الشيخ المفيد رحمه الله‏  الطب صحيح و العلم به ثابت و طريقه الوحي و إنما أخذه العلماء به عن الأنبياء ع و ذلك أنه لا طريق إلى علم حقيقة الداء إلا بالسمع و لا سبيل إلى معرفة الدواء إلا بالتوقيف‏ فثبت أن طريق ذلك هو السمع عن العالم بالخفيات تعالى.

و الأخبار الواردة عن الصادقين ع مفسرة

بقول أمير المؤمنين ع‏ المعدة بيت الأدواء و الحمية رأس الدواء

عود كل بدن ما اعتاد

و قد ينجع في بعض أهل البلاد من الدواء من مرض يعرض لهم ما يهلك من استعمله لذلك المرض من غير أهل تلك البلاد و يصلح لقوم ذوي عادة ما لا يصلح لمن خالفهم في العادة.

و كان الصادقون ع يأمرون بعض أصحاب الأمراض باستعمال ما يضر بمن كان به‏  المرض فلا يضرهم و ذلك لعلمهم ع بانقطاع سبب‏ المرض فإذا استعمل الإنسان ما يستعمله كان مستعملا له مع الصحة من حيث لا يشعر بذلك و كان علمهم بذلك من قبل الله تعالى على سبيل المعجز  لهم و البرهان لتخصيصهم به و خرق العادة بمعناه فظن قوم أن ذلك الاستعمال إذا حصل مع مادة المرض نفع فغلطوا فيه و استضروا به و هذا قسم لم يورده أبو جعفر و هو معتمد في هذا الباب و الوجوه التي ذكرها من بعد فهي على ما ذكره و الأحاديث محتملة لما وصفه حسب ما ذكرناه‏.

استاد فاطمی نیا جواب شما را شیخ مفید کاملاً داده است:

ایشان در متن عربی که آورده فرموده اند:

فرموده است شيخ مفيد عليه الرحمه كه طب صحيح است و علم بآن ثابت است و طريق آن وحى است و جز اين نيست كه اخذ نموده‏اند آن را عالمان بآن از انبياء عليهم السّلام و اين بجهت آنست كه نيست طريقى بسوى علم بحقيقت درد مگر بسمع و نيست راهى بسوى شناختن دواء مگر بتوقيف، پس ثابت شد كه طريق آن شنيدن است از عالم بخفيات تعالى و اخبارى كه وارد شده است از صادقين عليهم السّلام تفسيرش قول حضرت امير المؤمنين است كه:

معده خانه دردها است و پرهيز سر دوائى است و عادت ده هر بدنى آنچه را كه معتاد است يعنى آنهم سر دواء است و گاه نفع مى‏بخشيد در بعضى شهرها دوائى از مرضى كه عارض ميگردد ايشان را آنچه سبب هلاكت ميگردد اگر استعمال كند آن را در غير اهل آن شهر (يعنى گاهى دوائى براى يكنوع مرض در يكى از شهرها خوب است ولى همان دوا در شهر ديگرى براى آن مرض مفيد نميباشد از جهت اختلاف آب و هوا- مصحح) و گاه پسند ميباشد از براى قومى كه صاحبان عادتى ميباشند آنچه پسند نميباشد از براى كسانى كه مخالف ايشان باشند در عادت، و بوده‏اند حضرات ائمه صادقين عليهم السّلام كه امر ميفرموده‏اند پاره صاحبان امراض را به استعمال نمودن چيزى كه ضرر ميرساند بكسى كه بوده باشد در او آن مرض؛ پس ضرر نميرساند او را استعمال آن و اين بجهت علم ايشان بود بمنقطع شدن سبب مرض پس وقتى كه استعمال مينموده است آن را، انسان استعمال نموده بوده است آن را با صحت بدون شعور بآن، و بوده است علم ايشان به آن از جانب خداوند بر طريقه معجزه ايشان و اينكه آن برهانى بوده باشد از براى اختصاص دادن ايشان بآن و جارى گشته است عادت بآن، پس گمان نموده‏اند گروهى كه آن استعمال هر گاه حاصل شود باماره مرض نفع بخشد، پس غفلت نموده‏اند در آن و متضرر گشته‏اند در آن. و اين قسمى است كه ايراد ننموده است آن را شيخ ابو جعفر رحمة اللّه تعالى و آن معتمد است در اين باب، و وجوهى را كه ذكر نموده است از احاديث محتمل ميباشد از براى آنچه كه وصف نموده است آن را بحسب آنچه ذكر نموديم ما آن را مفيد.

استاد شما مطالعه زیادی در مورد احادیث طبی نداشته اید که حتی قره قروت را منصوب به طب اسلامی می کنید چطور در مورد سندیت آنها صحبت کرده اید شما یک رساله ذهبیه را خوانده اید که به سند آن را ایراد وارد کرده اید و ما هم قبول داریم که از اصل سند آن مشکل دارد چون از زبان مامون لعنت الله علیه صادر شده ولی خود مامون گفت من امام را حتی در زمانی که در سفر بودم با نامه تحت فشار قرار دادم که حضرت این رساله را برای من بنویسند و احتمالا احادیث تقیه را هم خوانده اید که امام همان طور که پدرانشان مجبور به صلح با معاویه و بیعت با اهل سقیفه و دادن فدک شدند ایشان هم مجبور شدند که یک رساله ای برای مامون بنویسند حالا شما می فرمایید مامون کوفت بخوره که امام بخواهد برایش رساله ذهبیه بنویسد.

ما در اصل این رساله صحبتی نداریم ولی علمای قبل از شما بسیاری از آنها که بیشتر از من و شما از سند و روایات خبر داشتند این رساله را تایید و مورد استفاده قرار داده بودند مثل:محقق کرکی، شیخ بهایی، شیخ حر عاملی، مرحوم مجلسی و… که بسیار زیاد هستند و حتی در زمان خود ما دیدیم که از آیت الله بهلول پرسیدند راز سلامتی و طول عمر شما چیست؟ ایشان در حضور خود بنده فرمودند عمل به رساله علی ابن موسی الرضا علیه السلام.

من نمی دانم سبک زندگی شما چگونه است و چرا صدا و سیما را اینقدر بالا برده اید و اینگونه طب اسلامی را زیر سوال برده اید ولی ما اگر سند شناسی هم بلد نباشیم احادیث طبی که مجموعه آن را طب اسلامی می نامیم را از کتب مراجع تقلید و علمای حوزه خوانده ایم که اگر سند نداشته باشند امثال آیت الله جوادی املی کتاب مفاتیح الحیات نمی نوشتند و امثال آیت الله ری شهری ره کتابی با نام احادیث پزشکی نمی آوردند. خدا را شاهد می گیریم که شما این کتاب ها که نخواندید هیچ رساله ذهبیه را هم نخوانده اید، آخه کجای این رساله نوشته عسل تو چشمتون بریزید که شما دارید در جمع این همه آدم می فرمایید در این رساله آمده عسل داخل چشم بریزید.

ای کاش قبل از این سخنرانی برای اهل فن و چند نفر در حوزه این صحبت ها را کرده بودید و بعد در جمعی از عموم مردم لب به سخن می گشودید که تشویش بین مردم ایجاد نکنید و حتی اگر یک درصد از آنها با این احادیث عمر بیشتر کرده و سلامت بیشتری پیدا می کردند تا بتوانند ظهور حضرت را درک کنند شما آنها را گمراه نمی کردید و دعای خیر امام زمان پشت سرتان می بود.