شبکه های اجتماعی
فروش ویژه
600.000 تومان
مقالات اخیر

بخور حضرت مریم

بخور حضرت مریم

آنچه در این مقاله خواهید خواند

بخور حضرت مریم  براى صرع‏ و غش و اختلال دماغ‏

بخور حضرت مریم برای درمان بیماری هایی مانند: صرع ، تشنج ، بی خوابی ، هم و غم ، افسردگی ، تشویش، ترس، ترس از تنهایی، لک های پوستی بی مورد ، کاهش پلاکت خون، استرخاء : ام اس ، ای اس و ….
بخور حضرت مریم (سلام الله علیها) یک بُخور مجرب درمانی است که به همراه دعا درمانی انجام می شود و از دل منابع معتبر شیعه استخراج شده است.
امام باقر علیه السلام این بخور را برای بانویی معرفی و فرمودند که این نفع دارد برای همه بیماریهایی که از ناحیه ارواح (جن و شیطان و روح) است،برای مس و خبل (سی پی) و دیوانگی و صرع و ماخوذ (کسی که به طور کامل کنترلش به دست جن افتاده)و دیگر مشکلات مانند اینها،مفید و مجرب است به اذن خداوند…

برخی بیماری ها که با بخور حضرت مریم بهبود یافته اند:

۱. #جنون
۲. #صرع
۳. #خبل (کند ذهنی و عقب ماندگی)
۴. #سِحر
۵. #جن_زدگی
۶. #مس_جن‌ و‌ شیطان
۷. #افسردگی_شدید(ناراحتی های #اعصاب_و_روان)
۸. بعضی از #سرطان ها
۹. #ام_اس
۱۰. #همزاد_داشتن
۱۱. از بین بردن #ارواح_خبیثه
۱۲. #اوتیسم
۱۳. #دوقطبی
۱۴. #میگرن شدید (که علت ماورایب داشته باشد)
۱۵. #تشنج
احمد بن حماد گويد: امام محمّد باقر عليه السلام بخور حضرت مریم را توصيف كرد به كنيز خود و فرمود: آن بر هر چيزى مانند روح كه از تماس با شيطان آسيب مى‏بيند و فاسد شدن عقل و افتادن بر زمين و غير اين‏ها مانند غش نافع است و مجرب به اذن خدا.
امام فرمود: لبان و سندروس و بزاق فم و كورسندى و قشور الحنظل و حزاء برّى و كبريت ابيض و كسره داخل المقل و سعد يمانى و مرّ زيادتر و شعر قنفذ از هر كدام 4 نخود كه با قطره‏اى از قطران شامى (نوعى صمغ) آغشته شود و همه اين‏ها در يك جا جمع شده بخور قرار داده شود كه ان شاء اللّه نفع مى‏بخشد.
توضيح:
لبان، همان كندر است كه پوست درخت مانند درختى پسته است و در عربستان و سومالى موجود است.
سندروس‏، به رنگ عقيق كه از زمين زنگبار مى‏آورند و درخت آن را با تبر زخم مى‏كنند و بتدريج سندروس از آن ترشّح مى‏نمايد و منجمد مى‏شود.
در اغراض ص 628 گويد: سنگى است شبيه به كهرباء و همچنين در تحفه ص 157 نيز همان طور گفته است.
بزاق القمر، سنگ قمرى است كه سنگ سفيد و شفّاف است.
كورسندى‏، همان كورمقل و در بعضى از نسخه‏ها كورسندى همان جوز هندى است يعنى جوزبواء (گرد و خوشبو گرد و نازك پوست است) يا نارگيل است كه به آن جوز هندى گويند.
قشور الحنظل‏، يعنى پوستهاى حنظل و حنظل را به فارسى كبست، درختش را علقم و خيار تلخ گويند، چون تخم آن تلخ است همه تلخيها را به آن نسبت مى‏دهند.
در تحفه ص 95 گويد: حنظل ثمر گياهى است به قدر هنداونه بسيار كوچكى و در نهايت تلخى و نباتش مثل نبات هندوانه است كه برخى آن را هندوانه ابوجهل مى‏نامند در كتاب گياه‏شناسى دكتر گل و گلاب ص 282 گويد: حنظل گياهى با ميوه‏هاى كوچك و سمّى و مسهلى است بسيار قوى.
حزاء برى: الأبنيه (بهم 114 زل 94) گويد: حزا را به پارسى دينار و گويند و او زخم عقرب را نيك بود. در ترجمه صيدنه دهخدا گويد: او در كوهها در موضعى كه سنگ صخره و ريگ باشد، مى‏رويد و گفته‏اند سداب دشتى است.
در تحفه گويد: در مازندران اناريچه گويند. ساقش به قدر انگشتى و از آن باريكتر و شاخه‏هاى او باريك و منشعب از بالاى ساق مى‏شود و قبّه او شبيه به قبه زردك است.
كبريت ابيض: همان گوگرد است.
كبريت احمر: در تحفه گويد: كبريت احمر در بلاد تبّت است مانند طلا و نقره نزد اهل كيميا اكسير مصوغ است. يعنى از جواهر متعدّد ساخته شده است.
يكى از اطبّا گويد: ضماد كبريت در ايران و عراق براى معالجه امراض جلدى و سيفليس بكار مى‏رفته است.
كسره داخل المقل: خورده‏هاى وسط مقل است، و مقل صمغى است شبيه به كندر به رنگ سرخ و خوشبو و به سريانى مقلا گويند و در فارسى بوى جهودان گويند و به هندى ككل و بعضى كرگر گويند و ديسقوريدس آن را تلخ گفته و جالينوس آن را سه نوع دانسته و گويند در سواحل بحر عمّان و بلاد هند موجود است.
مقل مكى تلخ نيست چنانكه در خاصيّت نيز با نوع تلخ فرق دارد.
سعد يمانى: در ترجمه صيدنه ب 68 گويد: سعد نباتى است خوشبو، ريشه او سياه و بيشتر در عراق مى‏رويد، نباتش كوتاه و دانه‏اش فربه بود.
در اغراض آمده: سعد قابض است و خشكى كننده.
در تحفه آمده: سعد بيخى است به قدر زيتون و بزرگتر از آن و سياه و اندرونش سفيد و خوشبو و به فارسى مشك زمين گويند.
مرّ: مرّ آب درختى است از نواحى عرب يمن و تلخ است و بهترين آن سفيد مايل به‏ سرخى است.
شعر قنفذ: موى خارپشت است نه خار آن.
قطران شامى: از درخت ابهل متولّد شده و در عرب آن را از درخت سرو و درخت زيتون كوهى حاصل كنند. از جمله قطران درخت عرعر نيكوتر بود و گويند قطران از درخت صنوبر حاصل آيد و پارسيان قطران را جان مرده گويند و به اين سبب گويند چون مرده را به قطران درگيرند تباه نشود و بعضى گويند از درخت سدر و درخت ارز و غير آن حاصل آيد. پس قطران صمغ همه درختان است و در اين جا مقصود قطران شامى است.
للجنون و المصروع‏ طب الأئمة عليهم السلام ؛ ؛ ص112
مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع‏:
أَنَّهُ وَصَفَ بُخُورَ مَرْيَمَ‏ لِأُمِّ وَلَدٍ لَهُ وَ ذَكَرَ أَنَّهُ نَافِعٌ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ مِنْ قِبَلِ الْأَرْوَاحِ مِنَ الْمَسِّ وَ الْخَبَلِ وَ الْجُنُونِ وَ الْمَصْرُوعِ وَ الْمَأْخُوذِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ نَافِعٌ مُجَرَّبٌ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ لِتَأْخُذْ لُبَاناً أَوْ سَنْدَرُوساً وَ بُزَاقَ الْفَمِ وَ كُورَ سَنْدَرِيٍّ و قُشُورَ الْحَنْظَلِ و مُرَّ مري [بَرِّيٍ‏] وَ كبريت [كِبْرِيتاً] أَبْيَضَ كَسَرْتَ دَاخِلَ الْمُقْلِ وَ سُعْدَ يَمَانِيٍّ وَ يكسر [يَكْثُرُ] فِيهِ مُرٌّ وَ شَعْرَ قُنْفُذٍ مَشْبُوثٍ بِقَطِرَانٍ شَامِيٍّ قَدْرَ ثَلَاثِ قَطَرَاتٍ تَجْمَعُ ذَلِكَ كُلَّهُ وَ يُصْنَعُ بُخُوراً فَإِنَّهُ جَيِّدٌ نَافِعٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى‏
________________________________________
ابنا بسطام، عبد الله و حسين، طبّ الأئمة عليهم السلام، 1جلد، دار الشريف الرضي – قم، چاپ: دوم، 1411 ق.
در طب- 112-: بسندش از امام پنجم عليه السّلام كه بخور مريم را براى ام ولد خود وصف كرد و فرمود: براى هر آفت روحى از مسّ شياطين و پريشانى مغز و ديوانگى و غش، جن‏زدگى و جز آن خوبست و مجرّب بخواست خدا تعالى، فرمود: لبان، سندروس، بزاق فم، كورسندى، پوست هندوانه ابى جهل، ( مر )حزاء دشتى، كبريت سفيد، كسرة درون مقل، و سعد يمانى، با مرّ فراوان و موى خارپشت آلوده بسه قطره قطران شامى بگير و همه را در هم كن و بخورى بساز كه خوبست و سودمند ان شاء اللَّه.
بيان: لبان يعنى كندر، سندروس چون كهربا است صمغى است گرم و خشك در درجه 2- و قابض، خون را بند مى‏آورد بخاصيت خود، و مانند كهرباء براى خفقان خوبست و دودش براى بواسير خوب است، و در نسخه‏اى «و سندا» آمده و بعود هندى تفسير شده، و آنچه من در كتب يافتم اينست كه «سندهان» عود هنديست.
________________________________________
مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى – كمره اى، محمد باقر، آسمان و جهان (ترجمه كتاب السماء و العالم بحار الأنوارجلد 54)، 10جلد، اسلاميه – تهران، چاپ: اول، 1351 ش.

دعای بخور حضرت مریم

بسم الله الرحمن الرحیم

تقدیم

سوره حمد 7 بار، سه بار توحید، فلق، ناس، آیت الکرسی، آخر سوره بقره ( آمن الرسول )، بسم الله و لا حول ولا قوه الا بالله، صلوات،  سوره جن 7 مرتبه، سوره احقاف 7 بار، آیه 114 آل عمران 7 مرتبه بر آب خوانده شود و بخورانند.

و براى دفع درنده و جن و جادو (آيه 16 سوره الرعد) و قُلِ اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ، و هم (آيه 16 و 17 سوره غافر) الْيَوْمَ تُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ.

  1. سه بار خوانده شود: أَذْهِبِ الْبَأْسَ رَبَّ النَّاسِ وَ اشْفِ أَنْتَ الشَّافِي لَا شِفَاءَ إِلَّا شِفَاؤُكَ شِفَاءً لَا يُغَادِرُ سُقْماً اللَّهُمَّ أَصْلِحِ الْقَلْبَ وَ الْجِسْمَ وَ اكْشِفِ السُّقْمَ وَ أَجِبِ الدَّعْوَة [1] مكارم الأخلاق، ص: 392
  2. سه بار خوانده شود: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ تَبَارَكَ‏ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ‏ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم‏[2] دعائم الإسلام، ج‏2، ص: 137 و مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏5، ص: 376
  3. سه بار خوانده شود: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ بِهَذَا اخْرُجْ أَقْسَمْتُ عَلَيْكِ مِنْ عَيْنِ إِنْسٍ أَوْ عَيْنِ جِنٍّ أَوْ وَجَعٍ اخْرُجْ أَقْسَمْتُ عَلَيْكِ بِالَّذِي اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا وَ كَلَّمَ مُوسَى تَكْلِيماً وَ خَلَقَ عِيسَى مِنْ رُوحِ الْقُدُسِ لَمَّا هَدَأْتِ وَ طَفِئْتِ كَمَا طَفِئَتْ نَارُ إِبْرَاهِيمَ اطْفِئِي بِإِذْنِ اللَّه‏[3]   بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏92، ص: 74
  4. خوانده شود:  عَزَمْتُ عَلَيْكِ‏ يَا رِيحُ وَ يَا وَجَعُ كَائِناً مَا كُنْتِ بِالْعَزِيمَةِ الَّتِي عَزَمَ بِهَا- عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع رَسُولُ رَسُولِ اللَّهِ ص عَلَى جِنِّ وَادِي الصَّبْرَةِ  فَأَجَابُوا وَ أَطَاعُوا لَمَّا أَجَبْتِ وَ أَطَعْتِ وَ خَرَجْتِ عَنِ هولاء فُلَانَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ.[4]   الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏8، ص: 85
  5. خوانده شود: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏ أي‏ كنوش‏ أي‏ كنوش‏ أرشِش عَطيَنطِيَنطح ( عطنيطنيطح )يا مِيطُطرون فريالِسنون ما وماسا ماسوما ( ما و ما ساما سويا ) يا طَيطَشالوش خِيطوش مُشفِقِيش مُشاصعوش أوطِيعِينوش لِيَطِيفَتكَش  هذا هذا وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنا إِلى‏ مُوسَى الْأَمْرَ وَ ما كُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ‏ اخْرُجْ بِقُدْرَةِ اللَّهِ مِنْهَا أَيُّهَا اللَّعِينُ بِعِزَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اخْرُجْ مِنْهَا وَ إِلَّا كُنْتَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ اخْرُجْ مِنْهَا فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ‏ اخْرُجْ‏ مَذْؤُماً مَدْحُوراً مَلْعُوناً كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا اخْرُجْ يَا ذَوِي الْمَخْزُونِ اخْرُجْ يَا سورا سور بِالاسْمِ الْمَخْزُونِ يَا مِيطَطرون طَرعون (طَرحون ) مُراعون تَبَارَكَ‏ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ‏ يَاهِيّاً شَرَاهِيَّا حَيّاً قَيُّوماً بِالاسْمِ الْمَكْتُوبِ عَلَى جَبْهَةِ إِسْرَافِيلَ اطْرُدْ عَنْ صَاحِبِ هَذَا الْكِتَابِ كُلَّ جِنِّيٍّ وَ جِنِّيَّةٍ وَ شَيْطَانٍ وَ شَيْطَانَةٍ وَ تَابِعٍ وَ تَابِعَةٍ وَ سَاحِرٍوَ سَاحِرَةٍ وَ غُولٍ وَ غُولَةٍ وَ كُلِّ مُتَعَبِّثٍ وَ عَابِثٍ يَعْبَثُ بِابْنِ آدَمَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ وَ عِتْرَتِهِ الطَّاهِرِين.[5]   مكارم الأخلاق، ص: 415 و بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏91، ص: 193
  6. همه بخوانند:  يَا مُنْزِلَ الشِّفَاءِ وَ مُذْهِبَ الدَّاءِ أَنْزِلْ عَلَى وَجَعِيَ الشِّفَاء[6] بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏92، ص: 55 و طب الأئمة عليهم السلام، ص: 37 و وسائل الشيعة، ج‏2، ص: 425
  7. همه بخوانند:  يَا مُنْزِلَ الشِّفَاءِ وَ مُذْهِبَ الدَّاءِ أَنْزِلْ عَلَى مَا بِي مِنْ دَاءٍ شِفَاء[7] [باب 71 الدعاء للجذام و البرص و البهق و الداء الخبيث، بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏92، ص: 78]،  الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏2، ص: 567
  8. بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ، وَ مِنَ اللَّهِ، وَ إِلَى اللَّهِ، وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، اللَّهُمَّ إِلَيْكَ أَسْلَمْتُ نَفْسِي، وَ إِلَيْكَ وَجَّهْتُ وَجْهِي، وَ إِلَيْكَ فَوَّضْتُ أَمْرِي، فَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الْإِيمَانِ، مِنْ بَيْنِ يَدَيَّ، وَ مِنْ خَلْفِي، وَ عَنْ يَمِينِي، وَ عَنْ شِمَالِي، وَ مِنْ‏ فَوْقِي‏، وَ مِنْ‏ تَحْتِي‏، وَ ادْفَعْ عَنِّي بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ، فَإِنَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ”. الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 209
  9. شست یکدیگر را گرفته و فشار دهید و بخوانید: اللَّهُ‏ أَكْبَر(4 مرتبه)، أَشْهَدُ أَنْ‏ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏ (2 مرتبه)، أَشْهَدُ أَنَ‏ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه‏ (2 مرتبه)، أَشْهَدُ أَنَ‏ عَلِيّاً وَلِيُ‏ اللَّه‏ (2 مرتبه)، حَيَّ عَلَى الصَّلَاة (2 مرتبه)، حَيَّ عَلَى الْفَلَاح‏ (2 مرتبه)، حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَل ‏(2 مرتبه)، اللَّهُ‏ أَكْبَر (2 مرتبه)،‏ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏ (2 مرتبه)، اُخْرُجْ‏ عَدُوَّ اللَّه، اُخْرُجْ‏ بِإِذْنِ‏ اللَّه‏ اُخْرُجْ بِحَقِّ رسولِ الله عَزَّمتُ عَلَيكَ وَ اقسمتُ عَلَيكَ بِما اقسم به سلیمان ابن داوود و علی ابن ابی طالب کما خرجت عن هولاء و طردتهم و ما عدت الیهم ابداً الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

[1] – (إِذَا دَخَلَ عَلَى مَرِيض‏) نزد بیمار خوانده می شود.

[2] – ِ دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ الْبَلَاءِ أَهْوَنُهَا الْجُنُونُ.

[3] – باب 67 الدعاء للفالج و الخدر

كش، رجال الكشي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ ابْنِ أُورَمَةَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ: أَصَابَتْنِي لَقْوَةٌ «2» فِي وَجْهِي فَلَمَّا قَدِمْنَا الْمَدِينَةَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا الَّذِي أَرَاهُ بِوَجْهِكَ قَالَ فَقُلْتُ فَاسِدَةُ الرِّيحِ قَالَ فَقَالَ لِيَ ائْتِ قَبْرَ النَّبِيِّ ص فَصَلِّ عِنْدَهُ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ ضَعْ يَدَكَ عَلَى وَجْهِكَ ثُمَّ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ بِهَذَا اخْرُجْ أَقْسَمْتُ عَلَيْكِ مِنْ عَيْنِ إِنْسٍ أَوْ عَيْنِ جِنٍّ أَوْ وَجَعٍ اخْرُجْ أَقْسَمْتُ عَلَيْكِ بِالَّذِي اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا وَ كَلَّمَ مُوسَى تَكْلِيماً وَ خَلَقَ عِيسَى مِنْ رُوحِ الْقُدُسِ لَمَّا هَدَأْتِ وَ طَفِئْتِ كَمَا طَفِئَتْ نَارُ إِبْرَاهِيمَ اطْفِئِي بِإِذْنِ اللَّهِ قَالَ فَمَا عَاوَدْتُ إِلَّا مَرَّتَيْنِ حَتَّى رَجَعَ وَجْهِي فَمَا عَادَ إِلَى السَّاعَةِ «3».

[4] – حَدِيثُ الْبَحْرِ مَعَ الشَّمْس‏ ، در صورتی که یک نفر بود گفته شود: خَرَجْتِ عَنِ ابْنِي فُلَانٍ ابْنِ ابْنَتِي فُلَانَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ.

[5] -حرز لأمير المؤمنين ع‏: لِلْمَسْحُورِ وَ التَّوَابِعِ وَ الْمَصْرُوعِ وَ السَّمِّ وَ السُّلْطَانِ وَ الشَّيْطَانِ وَ جَمِيعِ مَا يَخَافُهُ الْإِنْسَانُ وَ مَنْ عُلِّقَ عَلَيْهِ هَذَا الْكِتَابُ لَا يَخَافُ اللُّصُوصَ وَ السَّارِقَ وَ لَا شَيْئاً مِنَ السِّبَاعِ وَ الْحَيَّاتِ وَ الْعَقَارِبِ وَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ يُؤْذِي النَّاس‏

[6] – عوذة للأمراض كلها، قُلْ عَلَى جَمِيعِ الْعِلَل‏

[7]– بَابُ الدُّعَاءِ لِلْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاض‏، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام‏…

 

برای دانلود دعای بخور اینجا کلیک کنید

 

مقالات مرتبط

2 پاسخ

  1. سلام
    ممنون ازمقالتون
    بهتر بود بیشتر توضیح میدادید که به چه شکل استفاده میشه این بخور و فوایدش راهم از نظر طبی بیان میکردبد
    ولی در کل عالی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *