شبکه های اجتماعی
فروش ویژه
600.000 تومان
مقالات اخیر

اسکیزوفرنی و پارانویید

اسکیزوفرنی و پارانویید

آنچه در این مقاله خواهید خواند

اسکیزوفرنی

اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی یک بیماری روانی مزمن است که بر شیوه تفکر، احساس و رفتار فرد مبتلا تاثیر می‌گذارد.

شناخت اسکیزوفرنی

فردی که به اسکیزوفرنی مبتلاست در فکر کردن و  نشان دادن عواطف دچار مشکل میشود . اکثر افرادی که به این بیماری مبتلا هستند به دیگر مشکلات روانی مثل افسردگی ، اضطراب و حتی اختلالات مصرف مواد اعتیادآور نیز مبتلا هستند.

جالب است بدانید طبق تحقیقات انجام شده بعضی از افراد اسکیزوفرن میتوانند علائم شک و بدبینی بیمارگونه داشته باشند که علائمی شبیه به پارانویید می باشد ولی اصلی ترین علائم اسکیزوفرنی توهم دیداری و شنیداری است به نظر بنده چون بسیاری از حالت های این دو بیمار و بسیاری از موارد درمانی آن در طب سنتی شبیه به هم هستند این دو بیماری را در یک قالب می آوریم ولی تفاوت هایی با هم دارند که بیان خواهیم کرد .

تفاوت دیگر این که اسکیزوفرنی یک نوع اختلال روانیه می باشد ولی پارانویید یه اختلال شخصیت است و درمان آن کمی سختر است و نیاز به فرصت بیشتری برای درمان دارد .

تجربه اسیب شدید جسمی یا روحی یا یک حادثه بسیار بد مانند فوت عزیزان ابتلا به بیماری سخت و لاعلاج و مزمن یا سواستفاده جسمی و جنسی در ابتلا به انواع اختلالات روانی مشترک میباشد وهمین امر درمان را کمی دشوار می کند و سختی درمان و طولانی شدن آن به دلیل همین تجربه های بد و خاطرات ناشی از ان می باشد ولی درمان همه انها از نظر طب سنتی و اسلامی امکان پذیراست.
چون دین اسلام فقط جنبه جسمی ندارد و شاید جنبه روحانی و معنوی ان بیشترهم باشد .
نبی مکرم اسلام ص هم درمان جسم را بیان می کرده اند و هم روح و اخلاق انسان ها را درمان می کرده اند و فرموده اند: طبیب طیب نفس و آرامش خاطر به بیمار می دهد و باید مثل یک بمب انرژی فقط روحیه بیمار را تقویت کند و شوق وامید به زندگی را زیاد کرده و کاری کند که بیمارخاطره های بدخود را فراموش کند که این کار با توکل و توسل به خود حضرات معصومین و خداوند باری تعالی امکان پذیر خواهد بود.
در واقع اگرهمه افراد در طول زندگی و مواجهه با مشکلات مختلف فقط به خدا توکل کند و از اهل بیت کمک بگیرند حتی سختترین مشکلات و بدترین حوادث و اتفاقات هم نمیتوانند باعث فروپاشی روح و روان و شخصیت فرد شوند.

علائم اسکیزوفرنی

از جمله علائم اسکیزوفرنی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
هذیان : باورهای غلطی که بیمار بر آن اصرار دارد و با دلیل و برهان نیز نمی‌توان او را قانع کرد.
توهم دیداری یا شنیداری : در اغلب موارد بیماران صداهایی را می‌شوند یا تصاویری می‌بینند که وجود خارجی ندارد.
گفتار درهم : فرد نمی‌تواند هدف ، منظور و یا خواسته‌اش را به طور صحیح بیان کند.
انزوای اجتماعی : دوری از محیط‌های اجتماعی مثل محل کار یا تحصیل
رفتار آشفته : مانند نامرتب لباس پوشیدن ، گریه کردن
ناتوانی در بروز احساسات و عواطف
به طور کلی می توان گفت اسکیزوفرنی یک اختلال روان‌پزشکی مزمن یا طولانی مدت است که در اثر آن پردازش افکار فرد دچار مشکل میشود و تفکر روشن و شفاف را مشکل می‎کند و آنچه را که در واقعیت نیست را می بینید و با تصورات ذهن خود می سازد .
این بیماری بر احساسات فرد و توانایی ایجاد ارتباط تأثیر منفی میگذارد و امکان تمرکز بر امور، تکمیل وظایف، خواب، و ارتباط با دیگران را دچار آسیب می‎کند.
این وضعیت می‎تواند به ایجاد ترس، گیجی، و افکار و رفتار خودکشی منجر شود چون فرد از آنچه که او تصور می کند می بیند و بقیه فکر می کنند دیوانه شده است اشفته و مضطرب میشود و همین امر باعث خستگی و انزوا و گاهی اقدام به خودکشی می شود .

برای بهتر شناختن این بیماری به این فیلم توجه کنید و بعد ادامه مطالب را مطالعه فرمایید .

https://www.aparat.com/v/aIl74

https://www.aparat.com/v/aIl74

علایم دیگر اسکیزوفرنی شامل:

  • کندی در حرکات
  • تغییرات الگوهای خواب
  • فقدان توجه به بهداشت و نظافت
  • تغییرات زبان بدنی و احساسات جسمانی
  • فقدان علاقه به فعالیت‎های اجتماعی
  • کمبود شهوت جنسی، یا میل جنسی

علائم این بیماری اغلب اوقات در سنین 16 تا 30 سال بروز می کند و تمامی بیماران دچار تمام علائم فوق نمی شوند .

همچنین استفاده از مواد مخدر یا روانگردان یا شراب که به فرآیندهای ذهنی و روانی آسیب می‎زنند با ابتلا به اسکیزوفرنی در ارتباط است زیرا عقل را ضایع میکند و هر چه باعث ضایع شدن عقل شود شیطان را مسلط خواهد کرد .

توهم یک ویژگی شایع در اسکیزوفرنی است.

تفاوت اسکیزوفرنی با پارانویید در این است که در اختلال اسکیزوفرنی توهمات دیداری و شنیداری وجود دارد یعنی چیزی که به ذهن فرد می آید به چشم اونیزظاهر می شود و خطرش شدید تر است ولی در پارانویید توهمات خیالی است و در واقع برداشت فرد از اتفاقات پیرامون و رفتار اطرافیان دچار مشکل شده است .

علائم پارانویید

در واقع خصیصه بنیادین اختلال شخصیت پارانوئید، شکاکیت و بی‌اعتمادی به دیگران و تفسیر اعمال و گفتار انها به بدترین وجه ممکن میباشد .
این علایم در اوایل بزرگسالی شروع می‌شود و در زمینه‌های مختلفی نمایان می‌گردد.
این افراد در بسیاری از اوقات بدون دلایل منطقی ، در وفاداری یا صداقت دوستان و همکاران خودو یا حتی همسرشان شک می‌کنند در واقع احساسات خود را برون سازی می‌کنند و دفاع مورد استفاده آن‌ها فرافکنی است ، یعنی افکاری را که برایشان غیر قابل قبول است ، به دیگران نسبت می‌دهند .
افراد مبتلا به این اختلال، حالت عاطفی محدودی دارند و به نظر می‌رسد فاقد هرگونه احساس و هیجانی باشند ولی در واقع بیش از حد احساسی هستند و غیرت زیاد و دوست داشتن بیش از حد و حسادت باعث این رفتارها خواهد شد .
افراد پارانویید در دید سایرین افرادی بسیار گرم و با روابط عمومی بالا همچنین بسیار فعال و زیرک به نظر میرسند ولی درواقع خلاف این است و هیچگاه شخصیت وافکار درونی خود را نشان نخواهند داد .

افرادی که در رابطه با همسرشان به دلیل علاقه زیاد و توجه بیش ازحد دچار مشکل شده و یا نسبت به همسرشان بدبین و شکاک میشوند بعد از گذشت زمان و جلب اطمینان از سمت همسر به حالت طبیعی برخواهند گشت ولی دراوایل زندگی تحمل کردن این افراد بسیار سخت است و گاهی تا حدی پیش می روند که درب خانه را به روی همسرشان میبندند یا شیشه ها را دودی می کنند تا کسی داخل خانه را نبیند و یا تلفن ها را هنگام بیرون رفتن از خانه قطع می کنند. حتی گاهی فرد برای اطمینان بیشتر همسرش را کنار خودش ساعت ها سر کار میبرد تا خیالش راحت باشد که همه این رفتارها با رعایت تدابیری که در ادامه ذکر خواهد شد به مرور زمان درمان میشود .
از نشانه های دیگر اختلال پارانویید این است که این افراد سعی می کنند اطلاعاتی اززندگی شخصی خود برای دیگران بازگو نکنند چون فکر می کنند که ممکن است این اطلاعات علیه شان استفاده شود، بنابرین گارد خود را بر روی رابطه های اجتماعی می بندند.

ریشه شکل گیری اختلال پارانوئید شیطان است که به دو دلیل بر این بیماران احاطه پیدا خواهد کرد :

اول: فضای بی اعتمادی (که از شاخصه های خصلت های شیطان است )در زمان کودکی، یعنی کودک درمحیطی رشد یافته است که کسی به کسی اعتماد ندارد و دائما والدین به کودک هشدار می دهند که اگر کسی سوالاتی درمورد اسم ، محل زندگی یا شغل پدرت و… پرسید پاسخی ندهد و مدام به بچه القا می کنند که دنیا جای نا امنی است.

دوم: خانواده پر تشنج ( از دسیسه های شیطان تنش و عصبانیت است که با این موضوع می خواهد کانون خانواده را به هم بزند )، یعنی خانواده ای که صحنه جنگ است ؛ پدر و مادر بایکدیگر ، مادر یا پدر با بچه ها ، بچه ها با همدیگر مدام در حال بحث و درگیری هستند ؛ تنش در این خانواده ها بالاست، در بیشتر این خانواده ها زن و شوهر ازدواجشان از ریشه اشتباه است و آنقدر اوضاع پیچیده و درهم است که هیچ مشاوری نمی تواند برای بهبود شرایط معجزه کند و شاید توصیه کند که پدر و مادر از هم جدا شوند، خود زوج هم اظهار میکنند که با هم سازش ندارند و فقط به خاطر فرزندان ناچار به تحمل هستنند . در این صورت شاید متوجه این موضوع نباشند که با طلاق نگرفتن شرایط را برای کودک بدتر خواهند کرد تا جایی که فرزند آنها دچار شخصیت پارانوید وپرخاشگر میشود.

چگونه شیطان انسان را تسخیر می کند ؟

علت اصلی این دو بیماری فقط شیطان است و توهمات و خیال هایی که بر فرد غالب می شود از غلبه شیطان بر جسم و خیال فرد می باشد و اینقدر در فکر فرد اختلال ایجاد کرده و ترس و دلهوره و وسواس برایش ایجاد می کند که به سمت دیوانگی می رود .

ولی سوال اینجاست که مگر قرآن نمی گوید شیطان تسلطی بر شما ندارد پس چگونه فرد را بیمار می کند .

«فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم، إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُون‏، إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون»[1].
طبق این آیات، پروردگار عالم فرمودند: هر موقعی خواستید قرآن بخوانید، استعاذه کنید و به خود خدا پناه ببرید.

امّا آیا استعاذه، فقط در باب قرآن است؟ بیان شد: خیر، انسان در تمام مطالب باید از شیطان لعین و رجیم، به پروردگار عالم پناه ببرد؛ چون خصوصیّت شیطان، این است که در مورد انسان، دشمنی دارد و می‌خواهد بر انسان‌ها، مسلّط شود (سلطان، یعنی بر انسان‌ها تسلّط پیدا کند). منتهای امر، او هیچ سلطنتی ندارد – که بیان خواهم کرد منظور چیست ؟

دلیل این که شیطان می‌خواهد مسلّط شود، عداوت اوست. تصوّر شیطان، این است که انسان را عامل رجیم شدن خود – که بیان کردیم، رجم به معنای پرتاب شدن است – می‌داند. پروردگار عالم فرمود: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرین»[2].

لذا تصوّر او، این بود که انسان، عامل رجم اوست و این، یک هشدار برای همه‌ی ما هم می‌باشد. گاهی ما تصوّر می‌کنیم فلانی، عامل است من به گناه بیفتم، یا گاهی از باب حسادت، تصوّر می‌کنیم فلانی، جای ما را می‌گیرد؛ در حالی که این، نفس دون است. شیطان هم همین تصوّر را داشت و فکر می‌کرد انسان، عامل رجم او شده است، لذا گفت: «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین»[3]. در حالی که گوش ندادن خودش، باعث این امر شد، خداوند هم می‌فرماید: «أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ»؛ یعنی خودش ابا کرد و تکبّر ورزید. امّا هنوز که هنوز است شیطان این را باور ندارد.

 

آیت‌الله میرزا فتحعلی سلطان‌آبادی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، می‌فرمودند: هنوز که هنوز است شیطان در باور وجودی‌اش این است که علّت رجمش، انسان است.

او علّت رجمش را، قبول نکردن، تکبّر «أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ» و قیاس باطل کردن خودش «خَلَقْتَنی‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین‏» نمی‌داند، بلکه، انسان را عامل می‌داند.

هنوز که هنوز است، شیطان تصوّر می‌کند علّت رجمش، انسان است. برای همین هم می‌خواهد انسان‌ها را فریب بدهد، قسم خورده و گفته: «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین».

شیطان بر مؤمنین، تسلّط ندارد!

لذا تصوّر شیطان این است که راه به اغوا کشیدن این است که بر انسان‌ها مسلّط شود. امّا او، تسلّط جسمانی که ندارد، تسلّطش، تسلّط روحی، افکار و وسوسه است. که در این دو بیماری خود را کاملاً ظاهر کرده و بر افکار فرد مسلط می شود .

لذا وقتی کسی به خدا پناه می‌برد‌، فقط به این ذکر أعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم نیست، بلکه یعنی به حقیقت به خداوند پناه ببرد. پروردگار عالم می‌فرماید: «إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُون»، محقّقاً نمی‌شود و هرگز، ابداً و تحقیقاً برای او نخواهد بود و کار هایی را که موجب خوشحال شدن شیطان و غضب خداوند است را انجام ندهد چون همین کار ها تسلط شیطان بر فکر انسان را زیادتر خواهد کرد و افرادی که اجازه و تسلط بیشتر به او بدهند درصد بیماری آنها بیشتر می شود مثل کسی که دچار پارانویید می شود با درصد پایین تر از تسلط شیطان نسبت به بیماری اکسیزو فرنی که درصد بالایی از تسلط را به همراه خواهد داشت .

بعد از «إنّه» و «لیس»، «له» آمده؛ یعنی تحقیق ابدی که هرگز نمی‌شود. در آن، یک معنای «إنّ» ثانی نهفته شده است. یعنی هر چه هم بکوشد و تلاش کند، بدانید برای کسانی که مؤمن هستند و بر پروردگارشان توکّل کردند، به هیچ عنوان تسلّطی نخواهد داشت توکل واقعی یعنی رعایت آدابی که خداوند فرموده که همه آنها شیطان را از انسان دور می کند و اجازه تسلط به او نخواهد داد .

رأس «عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُون»، عصمت و ائمّه معصومین هستند، بعد از آن، تالی‌تلو معصوم و بعد هم کسانی که ایمانشان، محکم هست، می‌باشند.

شاید بپرسید: مگر ما مؤمن نیستیم، پس چرا گاهی وساوس شیطان، ما را بیچاره می‌کند؟ بعداً پشیمان هم می‌شویم، امّا به هر حال وسوسه برایمان به وجود می‌آید و حالمان، حالی می‌شود که می‌فهمیم، ادراک داریم که شیطان، ما را گرفتار کرده است.

باید گفت: اتّفاقاً شیطان بر ما هم مسلّط نیست. شاید بگویید: پس چرا وسوسه‌ی او عامل شد و ما را دچار این افکار غلط کرد و وسوسه های شیطانی به جان ما افتاد ؟ تسلط زمانی اتفاق می افتد که ما راه برای شیطان باز کردیم برای مثال اولین وسوسه ای که به ذهن انسان رسید برای شک به دیگران اسلام حسن ظن را سفارش می کند و می گوید در مورد آن فکر نکن یا زمانی که کسی چیزی در مورد یکی از عزیزان به ما گفت یا حتی خودمان شک کردیم در مورد آن اسلام امر کرده که حق تجسس ندارید و مواردی دیگر از این قبیل که انسان را با رعایت این آداب دچار تسلط شیطان بر خود نخواهد کرد .

رابطه تسلّط شیطان و توکّل انسان بر خدا!

پس استعاذه به پروردگار عالم برای این است که اجازه ندهیم او بر ما مسلّط شود. لذا هم به لسان و هم به افعال و کردارمان به خدا پناه می‌بریم. شیطان بر مؤمنین، تسلّط پیدا نمی‌کند . اهل ایمان هم که در رأس آن‌ها، معصومین هستند و بعد حتّی شامل کسانی هم که ایمان اوّلیّه را دارند، خواهد بود .

یکی از صحابه نزد پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت در فلان مکان دو نفر مشغول زنا هستند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، امیرالمؤمنین (علیه السلام) را که شخصی عالم به احکام الهی و سیاست کیفری اسلام بود، برای تحقیق فرستادند. امیرالمومین (علیه السلام) وقتی به نزدیکی آن مکان رسید، چشمان خویش را بست و با ایجاد سر و صدا، حضور خود را آشکار کرد و بلند صدا زد که «خبر رسیده است در اینجا کسانی معصیت خدا می‌کنند». زمانی که حضرت برای گزارش به پیش پیامبر اکرم ص آمدند امیرالمؤمنین (علیه السلام) در پاسخ فرمود: من فقط دو نفر را در حال فرار دیدم.

در تحفه الاخوان فی خصائص الفتیان آمده که پس از این جریان (پیامبرصلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) فرمودند :

یا علی انت فتی هذه الامه

ای علی تو جوانمرد این امت هستی.

این عمل امیر المومین کاری بود که خداوند را خوشنود کرد و شیطان را به غضب در آورد و نباید برای آگاهی پبدا کردن از گناه دیگران تجسس می کرد . خود خداوند ستار العیوب است و حق تجسس برای یافتن عیب دیگران را نداده است و از همین قبیل که باعث دوری شیطان می شود این است که انسان از اخبار منفی دوری کند زیرا:

1. شیطان با افکار منفی ایجاد رعب و وحشت می کند و ترس که از خصیصه های شیطان است را در دل انسان می کارد

2. اخبار منفی باعث از بین رفتن قبح گناه می شود و به همین منظور خوض در باطل حرام شمرده شده یعنی انسان حق ندارد خبر باطل را نقل کند مگر به جهت اصلاح آن امور باشد تا گناه مخفی بماند و برای هر کسی عادی نشود .

کسانی که به دنبال این گونه اخبار ها می روند باعث می شود شیطان بر آنها تسلط پیدا کند و زمینه ساز همین بیماری ها خواهند شد .

خدا دوست دارد بندگان به او توکل کنند و اخبار و شایعه ها بر روی تفکرات آنها تاثیر نگذارد مثلا وقتی فرد زیاد از خیانت زن به شوهر در جامعه اطلاع پیدا می کند وحشت این فاجعه برای خودش اتفاق می افتد و نسبت به همسرش بدبین و شکاک می شود ولی خدا میفرماید به من توکل کن و خانواده ات را به من بسپار و غیرت بیجا برای همسرت نداشته باش.

یکی از خصوصیّات اصلی که خداوند برای انسان دوست دارد همین توکّل کردن بر خداست که شیطان را دور می کند ، چون می‌فرماید: « إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُون».

«وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُون»؛ یعنی کسانی که دائم همه چیز را به خدا می‌سپارند، وکالتشان، دست خداست و توکّلشان به خداست و از هیچ چیزی هراس ندارند.

وقتی شیطان بر انسان، مسلّط شود، انسان را می‌ترساند، امّا وقتی انسان بر خدا پناه برد، دیگر در تمام امور زندگی ، توکّلتش به خداست و به هر چه که خدا بخواهد، راضی است .
لذا پروردگار عالم هم برای انسان، بهترین‌ها را رقم می‌زند. پس علّت استعاذه این است.

رابطه تسلّط شیطان و شرک!

منتها پروردگار عالم می‌فرماید: شیطان، کسانی را که ایمان ندارند و مشرک هستند، فرامی‌گیرد و بر آن‌ها تسلط پیدا می‌کند، « إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون

لذا هر جا دیدیم که شیطان بر ما تسلّط پیدا کرد، حتی گذرا، بدانیم که دچار شرک شدیم، هر چند خفی و گذرا.

خداوند می‌فرماید: « إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون». شیطان بر آن‌هایی که مشرک می‌شوند، تسلّط می‌یابد که در موارد شرک خفی و گذرا، تسلّط‌های اوّلیّه است، ولی در مورد شرک دائمی، دیگر شیطان بر آن‌ها مسلّط است که در جه های بیماری هم به همین درصد تسلط بستگی دارد مثل شک و وسواس در مرحله اول و بعد پارونویید و در آخر به اکسیزوفرنی و دو قطبی و جنون منتهی خواهد شد .

[1]. نحل/  98 الی 100.

[2]. بقره/ 34.

[3]. ص/ 82.

از موارد دیگری که شیطان را به انسان نزدیک می کند و در تاثیر شیطان بر انسان و ایجاد تسلط بر افکار او دخل و تصرف خواهد داشت شامل :

بعضی خواکی هایی که منع شده و شیطان را به انسان نزدیک می کند همانند خوردن مغز استخوان ، خوردن خون ، شراب یا مسکرات ، خوردن دارو های شیمیایی که از خاک و پودر سنگ تشکیل شده و به همین جهت افرادی که عادت به خوردن دارو های اعصاب می کنند بعد از مدتی تسلط شیطان قویتر شده و فرد روز به روز بدتر خواهد شد .

از دیگر اموری که برای پیشگیری از تسلط شیطان باید رعایت شود :

زمان و مکان انعقاد نطفه و اعمال و رفتار پدر و مادر در زمان انعقاد و در طول بارداری مثل بسته شدن نطفه در زمان اول وسط و آخر ماه قمری یا زمان قمر در عقرب یا نزدیکی در ایام حیض ، بدون وضو یا بدون بسم الله نزدیکی کردن مخصوصا در زمان بارداری ، یا نگاه به عورت و … می باشد که آداب آن در جلد 3 وقایه آمده است .

موارد دیگری که باعث ابتلا به این بیماری ها خواهد شد عبارتند از:

تنها خوابیدن ، ازدواج نکردن ، استمناء ، زنا ، عصبانیت و …. که در موارد دوری شیطان و جن ذکر شده است .

یک عقیده بر آن است که مصرف مواد مخدر روانگردان می‎تواند محرک علایم افراد دارای زمینۀ ابتلا به بیماری باشد چون عقل را ضایع کرده و هر چه باعث ضایع شدن عقل باشد شیطان را مسلط خواهد کرد .

یکی دیگر از علت های تسلط شیطان غلبه سودای منفی بر انسان است که اکثر مواردی که موجب تولید سودای سوخته در بدن یا تشدید و افزایش آن و همچنین زمینه ساز تسلط شیطان بر انسان می شود نهی شده است .

به عبارت دیگر منشا کلیه بیماریهای اعصاب و روان به غلبه خلط سودا در مغز و همچنین بالارفتن بخارات سودایی در مغز برمیگردد.

در واقع سودای ناصالح ناشی از سوختن سایر اخلاط مانند دم ، صفرا و بلغم موجب بروز علائم اسکیزوفرنی شامل ترس ، توهم های دیداری و شنیداری و گوشه گیری فرد مبتلا میشود .

پس قدم اول در درمان این بیماری پرهیز از موارد سودا زا و همچنین پاکسازی بدن از عوامل تاثیر گذار ماوراء الطبیعه و اذیت و آزار شیطان به فرد میباشد. پس لازم است علاوه بر رعایت توصیه های تغذیه ای ، آداب و سبک زندگی اسلامی  نیز که ذکر شد رعایت شود که شامل :

از جمله عواملی که موجب تولید سودای ناصالح یا سوختن سایر اخلاط و تبدیل آنها به سودای سوخته میشود عبارتند از :

سیب زمینی

گوجه و مشتقات آن شامل رب و سس گوجه فرنگی

تنها بودن و تنها خوابیدن

شکر و قند سفید

هرگونه لبنیات شامل شیر ماست دوغ بستنی و …

غذاهای سنگین و دیر هضم که خوب جویده نمیشوند مانند نان و برنج سفید ماکارونی و… که سیستم مدبره بدن برای هضم انها حرارت را بالا میبرد و غذا مدت زمان بیشتری در روده میماند که علاوه بر ایجاد یبوست و تشدید علائم بیماری ، موجب افزایش حرارت و سوختن سایر اخلاط و بالارفتن بخارات سودایی در مغز میشود.

مشاهده طولانی مدت تلویزیون و بازی های رایانه ای و موبایل

 

تدابیر درمانی موثر در بهبود اسکیزوفرنی و پارانویید :

مداومت در مصرف کدو که اگر با شکر نیشکر پخته شده باشد تاثیر بیشتری خواهد داشت.

مصرف سیب قرمز رنده شده با عسل صبح ناشتا

مصرف روزانه 21 عدد مویز

یک قاشق مرباخوری اسفند صبح ناشتا و شب موقع خواب به مدت 40 روز مداوم بدون فاصله و پس از تمام شدن هر دوره 40 روزه به مدت 3 الی 7 روز جوشانده سنا و عسل صبح ناشتا مصرف شود.

این دستور را میتوان به مدت 3 الی 10 ماه ادامه داد.

پس از تمام شدن هر دوره 40 روزه مصرف اسفند ، حجامت عام تا 3 مرحله و سپس حجامت سر انجام شود.

انجام فصد اکحل دست راست و چپ و همچنین فصد قیفال نیز با مشورت طبیب حاذق در بهبودی موثر است.

جایگاه شیطان بر خون است و تا خون به طور صحیح با حجامت و فصد دفع نشود درمان کامل صورت نگرفته است .

روغن بنفشه با پایه کنجد هر شب داخل بینی چکانده شود و پس از 14 روز میتوان از انفیه استفاده کرد و بخارات مغز را تخلیه کرد .

جوشانده سرکه سداب هرشب یا در اول وسط و اخر ماه قمری داخل بینی چکانده شود.

بخور مریم (س) که در درمان این بیماری بسیار موثر است.

جوشانده بابونه و عسل

جوشانده ریحان با عسل یا مصرف سبزی ریحان با غذا

مصرف شکر نیشکر جایگزین قند و شکر سفید

کم کردن مایعات در حد توان و هرچه عطش غالب می شود آب جوش به اندازه یک جرعه به همراه خرما مصرف شود تا درمان بهتر صورت گیرد مطمئنا کسانی که زیاد آب و مایعات می خورند روند درمانی کندتری خواهند داشت و گاهی اصلا درمان نمی شوند تا مایعات را کم کنند این نکته بسیار مهم و کاربردی می باشد .

روغن مالی ملاج سر با روغن بادام شیرین توسط فرد دیگر

جوشانده غلیظ سنبل طیب و بادرنجبویه و هل و گل محمدی روزی سه استکان به مدت دو ماه

ترکیب یک واحد سرکه انگور طبیعی و سه واحد روغن زیتون بعد از هر وعده غذایی

استفاده از عطرهای گرم مثل نرگس و یاس

اسپری کردن گلاب به صورت قبل از خواب

دود اسفند و کندر هر روز

مداومت در مصرف به

پودر بادرنجبویه با عسل به صورت حب تهیه شده و روزی 2 قاشق غذا خوری مصرف شود.

مقالات مرتبط

3 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *