شبکه های اجتماعی
فروش ویژه
600.000 تومان
مقالات اخیر

هزینه های سنگین درمان با پزشکی رایج

هزینه های سنگین درمان با پزشکی رایج

آنچه در این مقاله خواهید خواند

یکی از پیامدهای انحصاری نمودن طب در دست استعمارگران، افزایش سرسام آور هزینه تشخیص و درمان است. هزینه مداوا و درمان در طب رایج شامل حق ویزیت پزشک، دارو، بیمارستان، آزمایشگاه رادیولوژی و سونوگرافی و… خارج از توان مالی اکثر طبقات جامعه است، که شکایت های فراوان را در پی دارد. از مهم ترین دلایل این هزینه های گزاف نیازمندی پزشکی رایج به تجهیزات گران قیمت، جهت تشخیص یا درمان است. گران شدن روزافزون دستگاه ها و این که با هر یک از آنها یک یا چند متخصص و مهندس آن نیز وارد سیستم درمانی می شوند هزینه ای را که به عهده بیمار است بالا می برد.

به عنوان مثال در یکصد سال اخیر احتیاج پزشک با یک رادیولوژیست و یک پاتولوژیست رفع می شد و نسبت پزشک بر افراد وابسته به او یک به دو بود. امروزه این نسبت گاه به یک بر پانزده می رسد، و واضح است که درآمد این پانزده نفر نیز از جیب بیمار باید پرداخت شود. در حال حاضر هزینه یک جراحی ساده مثل آپاندیسیت چند میلیون تومان می شود و اعمال بزرگ و پیچیده مثل عمل By Pass قلب یا پیوند مغز استخوان چندین برابر این مبلغ، هزینه دربر دارد. این هزینه ها گاه باعث ورشکستگی خانواده شده، و دور از انتظار و گزاف نخواهد بود اگر بگوییم با درمان بیمار سایر اعضای خانواده او نیز بیمار می شوند.

متاسفانه وجود داشته است بیمارانی که آنها را به اورژانس بیمارستان آورده اند، لیکن همراهان او به علت ناتوانی در پرداخت هزینه ها مجبور شده اند تا با دادن رضایت، بیمار خود را از بیمارستان خارج کنند و تأسف بارتر این که بیماران ناراضی در چنین شرایطی پزشکان را مقصر می دانند، اما غافل از این که حق ویزیت پزشک درصد کوچکی از این هزینه های کمرشکن را شامل می شود و ریشه اصلی این مشکل صنعتی شدن طبابت و وابستگی بیش از حد آن به پاراکلینیک و ابزار تشخیصی است.

امروزه به کمک تکنولوژی قادر هستیم جزئی ترین صدمات را در بدن کشف کنیم ولی به علت حاکمیت دیدگاه جزءنگر و درمان های غیر طبیعی و سرکوبگرانه در درمان بیماری های مزمن توفیق زیادی نداشته ایم.

واضح است وقتی قادر به درمان مطلوب نباشیم پیشرفت در تشخیص نوع و محل ضایعه افتخاری برای ما محسوب نمی شود و طب رایج در بسیاری از موارد حتی برای کسانی که از عهده مخارج سنگین آن برمی آیند نمی تواند جز تشخیصی جزء نگرانه کاری انجام بدهد.

هزینه های سنگین درمان با پزشکی رایج

ایوان ایلیچ به خوبی شرایط موجود را تصویر کرده می گوید:

پس از این که تمام عوامل در جهت بیمار کردن جمعیت به کار انداخته می شود آلودگی محیط زیست، تغذیه غلط، شیوه زندگی و…، آن وقت می کوشند به عنوان این که پول ارزش زندگی را ندارد با صرف هزینه های گزاف و استفاده از دستگاه های بسیار گران بها در قـالب پزشکی پیشرفته، اقلیت کوچکی را نجات دهند و صدمات وارده را ترمیم کنند. به این ترتیب آشکار می شود که چرا هزینه های پزشکی به ویژه مراقبت های بیمارستان به طور سرسام آوری بالا می رود در صورتی که کارآیی آن کاهش می یابد، جز این هم نباید انتظار داشت، زیرا پزشکی قاطع ترین راه ها یعنی پیشگیری از بیماری ها را نادیده می گیرد و بر روی تکنیک های درمانی گران بها سرمایه گذاری می کند در حالی که اثرگذاری چنین اقدامی مورد شک و تردید است و بهای چنان معالجه هایی آن قدر گران است که توده های مردم هرگز نمی توانند از آن برخوردار باشند. برای مثال پیوند قلب را در نظر بگیرید آثار علمی آن هرچه بوده باشد، با توجه به این که تعداد بیماران قلبی بیش از دهندگان قلب است، هرگز تعداد قلب کافی برای پیوند زدن وجود نخواهد داشت و در ضمن طولانی کردن عمر کسانی که آفتاب عمر شان به لب بام رسیده است چه سودی دارد جز این که با افزودن چند سال به عمر آنان تحمل درد و رنج و ترس از مرگ نیز در ایشان طولانی شود. وقتی به جای پیشگیری از بیماری می کوشند بیماری ها را تحت معالجه و درمان قرار دهند نه تنها از دیدگاه سیاسی و انتخاباتی سودآور است بلکه این اقدام موجب می شود که صنایع عظیم داروسازی ابزار و آلات پزشکی، پارچه بافی، بناهای بیمارستانی و… به خوبی به تولید و چرخش ادامه دهند و مرتب شغل های جدیدی پدید آیند!….

امروزه همان طوری که به ساختن هواپیماهای غول پیکر مانند کنکورد می پردازند که اقلیت کم شمار و متمول از آن برخوردار می شوند در مورد پزشکی نیز به جای حفظ سلامت و پایداری از تندرستی توده های مردم، مشغول اکتشافات حادثه آفرین و جنجالی پزشکی پیشرفته می شوند. در نتیجه پیشرفت تکنیک های پزشکی بیش از آن که پاسخ نیازهای واقعی را بدهد منجر به پیدایش کمبودها، نابرابری ها و ناکامی های بیشتر می شود و با خود بدترین توهمات را پدید می آورد، مبنی بر این که در آینده ای نزدیک، پزشکی خواهد توانست تمام دردها را درمان کند و نیازی به پیشگیری از بروز بیماری ها نیست.چنین توهمی حتی در واژه های پزشکی نیز اثر گذاشته است. مگر نه این است که «پیشگیری» را به مفهوم Case finding یعنی پیگیری و تشخیص زودرس بیماریهای خطرناک تلقی می کنند؟

در حقیقت طب استعماری موجب شده تا پیشرفت های پزشکی بیشتر در جهت استفاده از ابزار تشخیصی گران قیمت باشد تا درمان بیماری ها و این خود باعث افزایش شدید هزینه ها شده است که تنها افراد برخوردار از رفاه نسبی، قادر به پرداخت آن می باشند. نهایت کاری که دولت های اسیر این استعمار علمی و اقتصادی می توانند انجام دهند این است که به کمک بیمه ها متکفل هزینه بیمارانی که قدرت مالی لازم را ندارند شده و بخشی از هزینه های آنها را پرداخت کنند، که در این صورت نیز در نهایت سرمایه ملی مملکت به جیب استعمارگران خواهد رفت.

امید است که روزی بیماران با رضایت قلبی و نه مکتوب، مراکز درمانی و بیمارستان ها را ترک کنند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *