شبکه های اجتماعی
فروش ویژه
600.000 تومان
مقالات اخیر

نوره کشیدن

نوره کشیدن

آنچه در این مقاله خواهید خواند

💠نوره کشیدن

نوره یا همان زدودن موهای زائد بدن، جزء آداب حمام می باشد و در حمام های قدیم مکانی برای نوره کشیدن بود که سقف کوتاهی هم داشت و همین هم نکات درمانی بسیار خوبی برای بدن داشت. چون در نوره مواد تشکیل دهنده ای از جمله زرنیخ و آهک وجود دارد که استنشاق بوی آن برای سینوس ها بسیار مفید بوده و کسانی که بوی نوره در حمام استنشاق می کردند هیچگاه دچار عفونت سینوس و سر درد های مزمن نمی شدند.

عَنِ السَّيَّارِيِّ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: مَنْ أَرَادَ الِاطِّلَاءَ بِالنُّورَةِ فَأَخَذَ مِنَ النُّورَةِ بِإِصْبَعِهِ فَشَمَّهُ وَ جَعَلَ عَلَى طَرَفِ أَنْفِهِ وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى‏ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ كَمَا أَمَرَنَا بِالنُّورَةِ لَمْ تُحْرِقْهُ النُّورَةُ[1].

هر كس مى‏خواهد از نوره استفاده كند، اگر نوره را با انگشتان خود بردارد و آن را نزديكى بينى بگيرد و بگويد: درود خدا بر سليمان بن داود كه ما را به استفاده از نوره فرمان داد، نوره او را نمى‏سوزاند.

امروزه برای زدودن موهای زائد از جایگزین هایی استفاده می شود که خواص نوره را ندارد و چه بسا خودش بیماری هایی را هم ایجاد کند که در ادامه به تمام آن ها اشاره خواهیم کرد.

خلاصه اینکه بهترین چیزی که برای زدودن مو های زائد بدن می شود استفاده کرد نوره است. آن را در قدیم واجبی می نامیدند که هم خواص بسیار زیادی برای بدن دارد، و هم استفاده  از آن هیچ ضرری نخواهد داشت.

💠تعریف نوره

نوره یا همان واجبی که داروی نظافت نام دارد برای زدودن موهای زائد بدن استفاده می شود که در زمان های قدیم یکی از بهترین مواد برای تنظیف بدن بوده است.

البته این نکته بسیار مهم است که در زمان های قدیم وسایل و مواد دیگر هم بوده است. نه اینکه چون آن زمان فقط نوره بوده سفارش به همان شده است.

در روایتی وارد شده:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ سَعْدَانَ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي بَصِيرٍ فِي الْحَمَّامِ فَرَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَطْلِي إِبْطَهُ فَأَخْبَرْتُ بِذَلِكَ أَبَا بَصِيرٍ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيُّمَا أَفْضَلُ نَتْفُ الْإِبْطِ أَوْ حَلْقُهُ فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ نَتْفَ الْإِبْطِ يُوهِي أَوْ يُضْعِفُ احْلِقْهُ[2].

در این روایت مشخص است که به غیر از نوره افراد می توانسته اند از طریق تراشیدن یا کندن نظافت را رعایت کنند. ولی سفارش حضرت به نوره کشیدن می باشد.

💠روش ساخت نوره

نوره ترکیب زرنیخ و آهک به نسبت 6 به 1 [3]می باشد که در رساله ذهبیه اینگونه می آورد:

و ليكن الزرنيخ مثل سدس النوره‏

شيوه ساختن نوره‏:

بدان كه هر گاه آهك ميسّر نشود، زرنيخ را با خاكستر هم مى‏توان تركيب كرد و ازاله مو مى‏كند( مو را میزداید). پس خاكستر را بيخته با زرنيخ به قدر شش يك يا بيشتر تركيب كند. و هر گاه خاكستر فضله گاو باشد بسيار نوره ملايمى شود و نيكو دارویى خواهد شد. صفة (روغنى كه چون بر بدن مالند موى را ببرد) بگيرد. شش صد مثقال زرنيخ خالص سائيده و يك‏صد و پنجاه مثقال آهك آب نديده و شصت مثقال قليا همه را سائيده و مخلوط كند. پس هشتاد و يك مثقال از آن را بگيرد و در شش من آب ريزد و بجوشاند تا ده‏يك آب بجوشد و تمام شود. پس هشتاد و يك مثقال ديگر از آن را بريزد و بجوشاند تا ده‏يك آب برود. همچنين  به‏طورى ‏كه مذكور شد مكرّر هشتاد و يك مثقال مى‏ريزد و مى‏جوشاند. پس آن آب باقى را به پر مرغى امتحان كند كه در آن داخل كند اگر فى الفور موى آن ريخت رسيده است و ديگر نجوشاند. آنگاه به قدر ربع آب روغن كنجد داخل كند و بجوشاند تا آب بسوزد و روغن بماند. برداشته در شيشه ضبط كند و وقت حاجت قدرى از آن بر موضع موى بمالد و چون موى زايل شد موضع را با صابون و آب گرم بشويد صفة  بگيرد، ده جزء زرنيخ و يك جزو آهك آب نديده و يك جزو قليا همه را سائيده در آبى كه چهار انگشت بالاى آن بايستد بريزد و يك شبانه روز در جاى گرمى بگذارد. سپس آن را صاف كرده باز از همان اجزا به همان وزن بريزد و باز يك شبانه روز بگذارد و صاف كند و مكرّر كند تا چون پر مرغى داخل كند فى الفور مويش بريزد. آن‏وقت به قدر ربع آن روغن كنجد داخل كرده بجوشانند تا روغن بماند. پس آن را در شيشه ضبط كرده وقت حاجت بكار برد. صفة نمكى كه اين عمل كند بگيرد آب صاف قسم اوّل را به آب صاف قسم دويم پس از آنكه به حدّ امتحان رسيد و آن را بجوشاند تا آنكه ببيند كه روى آن نمك پرده مى‏بندد آن را در جاى سردى گذارده كه نمك بندد آن نمك را خشك كرده در شيشه ضبط كند كه هوا به آن نرسد. وقت حاجت قدر كمى از آن را با آب برنج مخلوط كرده يا با شيره جو بر بدن مالد و پس از ستردن مو بزودى بدن را بشويد كه آسيب نرساند.[4]

 

💠اهمیت نوره

همان طور که در روایت بالا ذکر شد نوره خواص بسیاری دارد و در طب سنتی و اسلامی دارای اهمیت ویژه ای می باشد. ما علاوه بر بیان اهمیت نوره مضرات روش های دیگر را هم بیان خواهیم کرد تا فضل این عمل بر ما کاملاً مشخص شود.

در طب سنتی این عمل آنقدر حائز اهمیت بوده است که یکی از نام های آن را واجبی گذاشته اند. این در روایت هم بسیار بارز است. تا جایی که این عمل مستحب را تا سر حد یک عمل واجب شرعی توصیف کرده اند. البته این به این معنی نیست که این عمل واجب است و اگر انجام نشود کار حرامی صورت گرفته است؛ بلکه منظور این است که چون نوره کشیدن برای انسان بسیار مفید است و روایات اعمالی را که برای بدن مفید است مستحب می دانند و حال که این عمل مستحب خیلی برای بدن مفید است و سلامتی را در گرو آن می دانند، از همین رو سفارشات بسیاری به آن شده است و جزو مستحب های معکِّد بیان شده است.

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: النُّورَةُ طَهُورٌ[5]. حضرت علی علیه السّلام می فرمایند: نوره پاک کننده است.

لفظ طهور و پاک کننده را بیشتر برای چیز هایی استفاده می کنند که انسان را از نجاست پاک کند و این خود یکی از احادیثی است که نوره را با صفت طهور یعنی پاک کنندگی وصف می کند.

مرحوم صاحبقرانی در کتاب خود در معنی طهور برای نوره اینچنین می فرمایند:

نوره طهور است. يعنى پاك كننده از مو و چرك و گناهان است.[6]

در روایت بعدی به اهمیت آن بیشتر پی می بریم که نه تنها فقط برای پاکیزگی، بلکه اینقدر اهمیت دارد که حضرت برای کسی که چند روز قبل نوره کشیده باز هم سفارش به کشیدن نوره می فرمایند. با اینکه در طی چند روز موهای زائد آنقدر رشد نمی کند که نیاز به کشیدن نوره باشد. ولی با این حال حتی برای بدنی که موی زاید آن در نیامده است هم سفارش می فرماید تا از خواص طبی آن بهره مند شود.

عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: دَخَلْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْحَمَّامَ فَقَالَ لِي يَا عَبْدَ الرَّحْمَنِ اطَّلِ فَقُلْتُ إِنَّمَا اطَّلَيْتُ مُنْذُ أَيَّامٍ فَقَالَ اطَّلِ فَإِنَّهَا طَهُورٌ[7].

عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: دَخَلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْحَمَّامَ وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَخْرُجَ مِنْهُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ أَ لَا تَطَّلِي فَقُلْتُ عَهْدِي بِهِ مُنْذُ أَيَّامٍ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهَا طَهُورٌ[8].

خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَمَّنْ رَوَاهُ قَالَ: بَعَثَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ابْنَ أَخِيهِ فِي حَاجَةٍ فَجَاءَ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَدِ اطَّلَى بِالنُّورَةِ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اطَّلِ فَقَالَ إِنَّمَا عَهْدِي بِالنُّورَةِ مُنْذُ ثَلَاثٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ النُّورَةَ طَهُورٌ[9].

عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ مَعَهُ أَقُودُهُ فَأَدْخَلْتُهُ الْحَمَّامَ فَرَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَتَنَوَّرُ فَدَنَا مِنْهُ أَبُو بَصِيرٍ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ فَقَالَ يَا أَبَا بَصِيرٍ تَنَوَّرْ فَقَالَ إِنَّمَا تَنَوَّرْتُ أَوَّلَ مِنْ أَمْسِ وَ الْيَوْمَ الثَّالِثَ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهَا طَهُورٌ فَتَنَوَّرْ[10].

اگر فردی تجربه کشیدن نوره را داشته باشد می داند که بعد از سه روز هنوز مویی در بدن رشد نکرده است. ولی نوره آنقدر اهمیت دارد که حتی بعد از سه روز برای بدنی هم که مو در آن نروییده باز هم سفارش کرده اند. این از بهترین حالات برای کسی است که شرایط آن را دارد که سه روز یک بار از نوره استفاده کند تا هیچ گاه به بیماری های پوستی و حتی بیماری های قارچی و عفونی دچار نشود.

جالب است بدانید اهمیت نوره کشیدن آنقدر زیاد است که اهل بیت علیهم السّلام در این زمینه سفارش به قرض گرفتن کرده اند. حتی کسانی که این سنت را تا مدتی[11] ( بدون دلیل) ترک می کنند جزو مؤمنین محسوب نمی فرمایند. البته جزئیات آن در بخش های بعدی ذکر خواهد شد.

💠تفاوت نوره با انواع روش های دیگر زدودن مو های زائد

عَنْ سَعْدَانَ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي بَصِيرٍ فِي الْحَمَّامِ فَرَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَطْلِي إِبْطَهُ فَأَخْبَرْتُ بِذَلِكَ أَبَا بَصِيرٍ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيُّمَا أَفْضَلُ نَتْفُ الْإِبْطِ أَوْ حَلْقُهُ فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ نَتْفَ الْإِبْطِ يُوهِي ( استرخاء) أَوْ يُضْعِفُ احْلِقْهُ…[12].

عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَالَ لِإِبْرَاهِيمَ ع تَطَهَّرْ فَحَلَقَ عَانَتَهُ وَ كَانَ ع يَطَّلِي إِبْطَيْهِ فِي الْحَمَّامِ وَ يَقُولُ نَتْفُ الْإِبْطِ يُضْعِفُ الْمَنْكِبَيْنِ وَ يُوهِي وَ يُضْعِفُ الْبَصَرَ وَ قَالَ حَلْقُهُ أَفْضَلُ مِنْ نَتْفِهِ وَ طَلْيُهُ أَفْضَلُ مِنْ حَلْقِه‏[13].

ابراهيم موى عورت را می زدود و نيز موي هاى زير بغل را در حمام نوره مى‏كشيد و مى‏گفت: كندن مو شانه‏ها را سست و فرسوده مى‏سازد و چشمان را ضعيف مى‏نمايد. و گفت: تراشيدن بهتر از كندن و نوره بهتر از تراشيدن است[14].

وَ فِي رِوَايَةِ زُرَارَةَ عَنْهُ ع قَالَ نَتْفُهُ أَفْضَلُ مِنْ حَلْقِهِ وَ طَلْيُهُ أَفْضَلُ مِنْهُمَا[15].

به روايت از زراره حضرت نيز فرمود: كندن بهتر از تراشيدن است و نوره بهتر از هر دو است[16].

💠تراشیدن با تیغ

وَ مِنْ كِتَابِ طِبِّ الْأَئِمَّةِ عَنِ الصَّادِقِ ع التَّنَظُّفُ بِالْمُوسَى فِي كُلِّ سَبْعٍ وَ بِالنُّورَةِ فِي كُلِّ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْما[17]

امام صادق علیه السّلام فرمود: هفت روز يك بار با تيغ و پانزده روز يك بار با نوره خود را پاكيزه كنيد[18].

 

💠إبط (موی زیر بغل) نوره کشیدن

عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لَا يُطَوِّلَنَّ أَحَدُكُمْ شَعْرَ إِبْطِهِ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَتَّخِذُهُ مَخْبَأً لِيَسْتَتِرَ بِهِ[19].

پيغمبر صلوات الله علیه و آله فرمود: هيچ كس موى زير بغل خود را بلند نگذارد كه شيطان آن را پناهگاه خود قرار مى‏دهد. و مانعى ندارد كه جنب نوره بكشد كه نوره به پاكيزگى مى‏افزايد[20].

عَنْ أَبِي كَهْمَسٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: نَتْفُ الْإِبْطِ يُضْعِفُ الْمَنْكِبَيْنِ وَ كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَطْلِي إِبْطَهُ[21].

امام صادق عليه السّلام زير بغل هايش را در حمّام نوره مي كشيد و مي فرمود:

كندن موى زير بغل شانه‏ها را سست و ناتوان مي كند و چشم را ضعيف مي نمايد.

وسایلی که امروزه به جهت زدودن موهای زائد بدن مرسوم شده بعضاً شبیه به نتف یا همین کندن موها می باشد که موجب ضرر برای بدن است. هر وسیله ای که به جای تراشیدن، مو را از بیخ آن بکند مخصوصاً موی زیر بغل را، ضرر دارد و در حکم نتف مو می باشد.

عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ: أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع كَانَ يَطْلِي إِبْطَهُ بِالنُّورَةِ فِي الْحَمَّامِ[22].

امام صادق علیه السّلام طلا  (نوره کشیدن) را برای زیر بغل در حمام استفاده می کرده اند.

عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مِهْرَانَ جَمِيعاً عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: كُنَّا بِالْمَدِينَةِ فَلَاحَانِي زُرَارَةُ فِي نَتْفِ الْإِبْطِ وَ حَلْقِهِ فَقُلْتُ حَلْقُهُ أَفْضَلُ وَ قَالَ زُرَارَةُ نَتْفُهُ أَفْضَلُ فَاسْتَأْذَنَّا عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَأَذِنَ لَنَا وَ هُوَ فِي الْحَمَّامِ يَطَّلِي قَدِ اطَّلَى إِبْطَيْهِ فَقُلْتُ لِزُرَارَةَ يَكْفِيكَ قَالَ لَا لَعَلَّهُ فَعَلَ هَذَا لِمَا لَا يَجُوزُ لِي أَنْ أَفْعَلَهُ فَقَالَ فِيمَ أَنْتُمْ فَقُلْتُ لَاحَانِي زُرَارَةُ فِي نَتْفِ الْإِبْطِ وَ حَلْقِهِ فَقُلْتُ حَلْقُهُ أَفْضَلُ وَ قَالَ نَتْفُهُ أَفْضَلُ فَقَالَ أَصَبْتَ السُّنَّةَ وَ أَخْطَأَهَا زُرَارَةُ حَلْقُهُ أَفْضَلُ مِنْ نَتْفِهِ وَ طَلْيُهُ أَفْضَلُ مِنْ حَلْقِهِ ثُمَّ قَالَ لَنَا اطَّلِيَا فَقُلْنَا فَعَلْنَا ذَلِكَ مُنْذُ ثَلَاثٍ فَقَالَ أَعِيدَا فَإِنَّ الِاطِّلَاءَ طَهُورٌ[23].

عبد اللَّه بن ابى يعفور نقل كرده است: زرارة بن اعين درباره كندن و تراشيدن موى زير بغل با من به مخاصمه و منازعه برخاست. من گفتم: كندن آن افضل از تراشيدن، و داروى نظافت گذاردن از هر دو افضل است و او اين گفته را از من قبول نمى‏كرد. هر دو به اتّفاق به درب منزل امام صادق عليه السّلام رفتيم و اجازه دخول گرفتيم. به ما گفتند: حضرت به حمام تشريف برده‏اند. پس به طرف حمّام رفتيم. امام عليه السّلام در حالى كه زير بغلشان را دارو گذارده بودند از حمّام بيرون آمدند.

من به زراره گفتم: آيا فعل امام عليه السّلام كفايت مى‏كند؟

زراره گفت: نه، چون ممكن است حضرت به خاطر جهتى اين كار را كرده‏اند.حضرت به ما فرمودند: براى چه اين جا آمديد؟

من عرض كردم: زرارة بن اعين درباره كندن و تراشيدن موى زير بغل با من به مباحثه و منازعه برخاسته، من مى‏گويم: كندن از حلق ( تراشیدن )افضل است و طلا نمودن ( نوره کشیدن ) از هر دو افضل مى‏باشد.

حضرت فرمودند: امّا تو در اين سنّت و حكم الهى به صواب رفته و زراره خطا كرده. بدانيد تراشیدن آن از کندن افضل، و طلا ( نوره ) نمودنش از هر دو افضل مى‏باشد. سپس به ما فرمودند: شما هم آن را طلا كنيد (نوره بگذاريد).

عرض كردم: سه روز پيش اين كار را انجام داده‏ايم.حضرت فرمودند: اعاده كنيد. زيرا نوره كشيدن پاك‏كننده است. پس ما اين كار را كرديم. حضرت به من فرمودند: ياد بگير. عرضه داشتم: فدايت شوم مرا تعليم فرماييد.

حضرت فرمودند: از روى پهلو خوابيدن در حمام اجتناب نما زيرا اين كار پيه كليه‏ها را آب مى‏كند. و نيز از طاق و از خوابيدن در حمام اجتناب بكن. زيرا موجب زخم درون مى‏گردد. از شانه كردم در حمّام حذر كن زيرا باعث ريزش مو مى‏شود. و از مسواك كردن در حمام پرهيز نما چون موجب فساد دندان ها مى‏گردد. از شستن سر با گِل [24]دورى كن زيرا باعث قبح منظر و زشتى روى مى‏شود. و از ماليدن لنگ به سر و صورت حذر كن چون آب صورت و نشاط آن را مى‏برد. از ماليدن سفال و اسفنج به كف پا دورى كن زيرا موجب برص مى‏باشد. و از شستن با آب غساله حمام اجتناب كن چراکه ممکن است در آن غساله يهودى و نصرانى و زرتشتى و ناصب ما اهل بيت كه از همه فرقه و گروه ها بدتر است جمع ‏باشد. خداوند تبارك و تعالى مخلوقى خبيث و نجس‏تر از سگ نيافريده و ناصبى[25] از سگ نجس‏تر مى‏باشد. [26]

تفسیر هر کدام از این احادیث در قسمت های جداگانه در آداب حمام گذشت. برای همین اینجا توضیحی در این باره نمی دهیم.

💠خواص نوره کشیدن

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: النُّورَةُ نُشْرَةٌ وَ طَهُورٌ لِلْجَسَدِ[27].

امام صادق علیه السّلام می فرمایند: نوره باعث نشاط و شادابی و پاک کننده جسم انسان می باشد.

وَ قَالَ عَلِيٌّ ع نَتْفُ الْإِبْطِ يَنْفِي الرَّائِحَةَ الْمَكْرُوهَةَ وَ هُوَ طَهُورٌ وَ سُنَّةٌ مِمَّا أَمَرَ بِهِ الطَّيِّبُ أَبُو الْقَاسِمِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ السَّلَام[28].‏

على علیه السّلام فرمود: بر طرف كردن موى زير بغل بوى زير بغل را مى‏برد و موجب پاكيزگى است. و سنتى است كه پيغمبر صلوات الله علیه و آله بدان امر كرده[29].

عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ شَعْرُ الْجَسَدِ إِذَا طَالَ قَطَعَ مَاءَ الصُّلْبِ وَ أَرْخَى الْمَفَاصِلَ وَ وَرَّثَ الضَّعْفَ وَ السِّلَّ «1» وَ إِنَّ النُّورَةَ تَزِيدُ فِي مَاءِ الصُّلْبِ وَ تُقَوِّي الْبَدَنَ وَ تَزِيدُ فِي شَحْمِ الْكُلْيَتَيْنِ وَ تُسْمِنُ الْبَدَنَ. [30]

از امیر المومنین علیه السّلام شنیده شده که فرمودند: موی بدن زمانی که بلند شود آب کمر را خشک می کند و مفاصل را سست کرده و ضعف دائمی و بیماری سل می آورد. و نوره کشیدن آب کمر را زیاد کرده، بدن را مقوی می کند، شحم کلیه را می افزاید و باعث چاقی بدن می شود. ( منظور چاقی در سلامتی که در مقابل ضعف و سستی و لاغری می باشد است ).

همانطور که عرض شد ضعف زیاد در بدن نشان از ازدیاد رطوبت بیش از حد در بدن و اجتماع آن در مفاصل می باشد. سستی در مفاصل هم از همین علت می باشد که با نوره کشیدن رطوبت کم شده و بدن قوت می گیرد.

آب کمر که تعبیر ماء الصلب آمده، منظور آن آبی است که انسان به واسطه آن انعقاد نطفه می کند و خشک شدنش باعث عقیم شدن می شود.

در اینجا زمانی که رطوبت زیاد شود اسپرم ها از حرکت باز می ایستند و در دراز مدّت دچار یخ زدگی و جمودیّت در آب کمر شده و این باعث خشکی و کم شدن اسپرم شده. نوره که رطوبت را از بدن کم می کند به همین نسبت حرکت در نطفه هم زیاد می شود و این حرکت از خشک شدن آب کمر جلوگیری خواهد کرد.

💠خواص نوره (آهك+ زرنيخ)

گرم، سوزنده و خورنده‏ى گوشت زيادى، بندآورنده‏ى خونريزى بسيار در خون ماهانه‏ى خانم‏ها مى‏باشد، و چنان‏كه شسته شود و روى جاى سوختگى گذاشته شود، خوب است.[31]

عَنِ السَّيَّارِيِّ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: مَنْ أَرَادَ الِاطِّلَاءَ بِالنُّورَةِ فَأَخَذَ مِنَ النُّورَةِ بِإِصْبَعِهِ فَشَمَّهُ وَ جَعَلَ عَلَى طَرَفِ أَنْفِهِ وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى‏ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ كَمَا أَمَرَنَا بِالنُّورَةِ لَمْ تُحْرِقْهُ النُّورَةُ[32].

هر كس مى‏خواهد از نوره استفاده كند، اگر نوره را با انگشتان خود بردارد و آن را نزديكى بينى بگيرد و بگويد: درود خدا بر سليمان بن داود كه ما را به استفاده از نوره فرمان داد، نوره او را نمى‏سوزاند.

💠چند روز یکبار نوره بکشیم

در بخش اهمیت نوره کشیدن احادیثی ذکر شد که بهترین حالت برای نوره کشیدن را سه روز یکبار بیان کرد. ولی این برای افرادی است که شرایط آن را دارند و برای عموم امکان پذیر نیست و دچار عسر و حرج و سختی می باشد. ولی در طب سنتی و اسلامی که بیشتر مورد بحث ما می باشد، بهترین فاصله بین نوره کشیدن را پانزده روز می داند که اهل بیت علیهم السلام هم به همین روش عمل می کرده اند.

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: أُحِبُّ لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَطَّلِيَ فِي كُلِّ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً[33].

وَ مِنْ كِتَابِ طِبِّ الْأَئِمَّةِ عَنِ الصَّادِقِ ع التَّنَظُّفُ بِالْمُوسَى فِي كُلِّ سَبْعٍ وَ بِالنُّورَةِ فِي كُلِّ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْما[34]

امام صادق علیه السّلام فرمود: هفت روز يك بار با تيغ و پانزده روز يك بار با نوره خود را پاكيزه كنيد[35].

البته گاهی افراد به خاطر طبیعت گرم خود نیاز دارند که قبل از پانزده روز نوره بکشند؛ که علاوه بر اینکه اشکالی ندارد، برای بدن بهتر هم می باشد. روايتی هم هست كه نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله در موقع لزوم به حمام ميرفت و زير بغل را نوره مى‏كشيد و بيرون مى‏آمد.

اگر هم فرد برایش فراهم نشد که پانزده روز یکبار نوره بکشد می تواند چند روز هم آن را به تأخیر بیاندازد. ولی اگر به بیست روز رسید سفارش شده که باید قرض بگیرد و نوره بکشد.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: السُّنَّةُ فِي النُّورَةِ فِي كُلِّ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً فَإِنْ أَتَتْ عَلَيْكَ عِشْرُونَ يَوْماً وَ لَيْسَ عِنْدَكَ فَاسْتَقْرِضْ عَلَى اللَّهِ [36].

شاید بدانید که قرض گرفتن در روایات سفارش نمی شود مگر اینکه فرد مضطر شود و چاره ای نداشته باشد. ولی جالب اینجاست که اهمیت نوره آنقدر بالاست که برای کسی که بیست روز فاصله بین نوره کشیدن او افتاده سفارش به قرض در این زمینه شده است.

این در بهترین حالت بود. ولی از بیست روز که گذشت لحن روایات تغییر می کند و از الفاظ دستوری استفاده می کنند و حتی دیگر اجازه ترک از یک زمان خاص را نخواهند داد.

عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» فَلَا يَتْرُكْ عَانَتَهُ فَوْقَ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ لَا يَحِلُّ لِامْرَأَةٍ تُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ تَدَعَ ذَلِكَ مِنْهَا فَوْقَ عِشْرِينَ يَوْماً[37].

پيغمبر صلوات الله علیه و آله فرمود: آن كس كه به خدا و قيامت ايمان دارد نبايد موي هاى ظهار (بالاى عورت) را بيش از چهل روز نسترده بگذارد، و زنى كه ايمان دارد نبايد بيش از بیست روز آن را نسترده بگذارد[38].

وَ فِي رِوَايَةٍ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلَا يَتْرُكْ عَانَتَهُ أَكْثَرَ مِنْ أُسْبُوعٍ وَ لَا يَتْرُكِ النُّورَةَ أَكْثَرَ مِنْ شَهْرٍ مَنْ تَرَكَ أَكْثَرَ مِنْهُ فَلَا صَلَاةَ لَهُ .[39]

حضرت صادق علیه السّلام فرمود: هر كه به خدا و آخرت ايمان دارد، موى عانه را بيش از يك هفته باقى نگذارد، و نوره را بيش از يك ماه ترك ننمايد. و اگر بيشتر ترك نمايد نمازش كامل نخواهد بود[40].

این لحن صحبت در روایات خودش اهمیت این سنت را بالا می برد و ما را بیشتر به نوره کشیدن و ترک نکردن آن ترغیب می کند .

💠آداب نوره کشیدن

در آداب کلی نوره کشیدن در رساله ذهبیه که منصوب به آقا علی ابن موسی الرّضا می باشد آمده است:

فاذا اردت ان لا يظهر في بدنك بثرة و لا غيرها فابدء عند دخولك الحمام يدهن بدنك بدهن بنفسج و اذا اردت استعمال النورة و لا يصيبك قروح‏ و لا شقاق و لا سواد فاغتسل بالماء البارد قبل ان تتنور.

و من اراد دخول الحمام للنورة فليجتنب الجماع قبل ذلك باثنى عشر ساعة و هو تمام يوم و ليطرح في النورة شيئا من الصبر و الاقاقيا و الحضض و يجمع ذلك و يؤخذ منه اليسير اذا كان مجتمعا او متفرقا و لا يلقى في النورة شيئا من ذلك حتى تماث النورة بالماء الحار الذى طبخ فيه بابونج و مرزنجوش أو ورد بنفسج يابس او جميع ذلك اجزاء يسيرة مجموعة او متفرقة بقدر ما يشرب الماء رائحته و ليكن الزرنيخ مثل سدس النوره و يدلك الجسد بعد الخروج منها بشى‏ء يقلع رائحتها كورق الخوخ و ثجير العصفر و الحنا و الورد السنبل مفردة أو مجتمعة.

و من أراد ان يأمن من احراق النوره فليقلل من تقليبها و ليبادر اذا عمل في غسلها و ان يمسح البدن بشى‏ء من دهن الورد.

فان احترقت البدن و العياذ باللَّه تعالى يؤخذ عدس مقشر يسحق ناعما و يداف في ماء ورد و خل يطلى به الموضع الذى اثرت فيه النوره فإنه يبرء باذن اللَّه تعالى.

و الذى يمنع من آثار النوره في الجسد هو ان يدلك الجسد بخل العنب العنصل الثقيف و دهن الورد دلكا جيدا.

كسى كه مي خواهد در پوست بدنش جوش و تاول پيدا نشود قبل از اينكه داخل گرمخانه شود يا ميان آب گرم برود به بدن خود روغن بنفشه بمالد.

براى اينكه در اثر استعمال نوره زخمى در بدن پيدا نشود يا مبتلا به تَرَكيدن دست و پا نشويم و از لكه‏هاى سياهى كه در پوست پيدا مى‏شود محفوظ بمانيم، بايد قبل از استعمال نوره بدن را با آب سرد شست و شو بدهيم.

هر گاه خواستيد نوره مصرف كنيد، قريب به دوازده ساعت يا يك روز تمام قبل از آن، از عمل جماع پرهيز كنيد.

بهتر آنست كه مقدارى از صبر زرد (ازواى) و اقاقيا و حضض را در نوره داخل كنند و اينها را كه گفتيم وقتى داخل نوره كنند كه نوره را با آب گرم به عمل آورند. آب گرمى كه در پختن نوره به كار مي رود نيكو است كه مقدارى بابونه و مرزنجوش و يا گل بنفشه خشك و يا همه اين ها را به مقدار مختصرى در هم يا جداگانه در آن پخته باشند، به اندازه ای كه آب بوى اين گلها را بگيرد.

اندازه زرنيخ بايد شش يك نوره باشد. بعد از تنوير بدن را به چيزى بماليد كه بوى نوره را بر طرف كند؛ از قبيل برگ شفتالو و حناء و گل سرخ و سنبل الطيب. حال درهم باشد يا جداگانه، هر طورى كه ميسر شود.

چنانچه بخواهيد از سوزش آن محفوظ باشيد زياد آن را روى پوست مالش ندهيد و در شستن از آب سرد مصرف كنيد و سپس كمى روغن گل سرخ در محل نوره بماليد. هرگاه بر اثر غفلت از شرايط، نوره  بدن را بسوزاند، قدرى عدس پوست كنده را بكوبيد، با مقدارى گلاب و سركه بياميزيد و در محل سوخته بگذاريد و بماليد كه به اذن خداوند زود مداوا مى‏شود. بهترين چيزى كه مانع از زخم شدن پوست به سبب نوره مى‏شود ماليدن بدن به سركه انگور عنصلى و روغن گل سرخ است[41].

در کتاب شریف كافى آمده است: حسين بن موسى گفت: روزی پدرم موسى بن جعفر عليه السّلام از حمام خارج شد، مردى از اولاد زبير به نام کیند به او برخورد كه در دست اثر حنا داشت. فرمود: اين نشانه چيست روى دستت؟ عرض كرد: حنا. فرمود: پدرم كه دانشمندترين فرد زمان خود بود از پدر خود از جدش نقل كرد كه پيامبر اكرم صلوات اللّه علیه فرمود: هر كس داخل حمام شود ابتدا نوره بكشد و سپس از فرق سر تا كف پا حنا به خود بمالد که این برايش امان از جنون، جذام ، برص، و مرض خارش پوست است تا مرتبه دوم كه باز نوره بکشد.[42]

💠قبل از نوره کشیدن مقداری از آن را باید به نوک بینی کشید

و قال الصّادق صلوات اللَّه عليه من اراد ان يتنوّر فلياخذ من النّورة و يجعله على طرف انفه و يقول اللَّهمّ ارحم سليمان بن داود عليهما السّلام كما امر بالنّورة فانّه لا تحرقه النّورة إن شاء اللَّه عز و جلّ)[43]

از آن حضرت صلوات اللَّه عليه منقولست: هر كه خواهد نوره بكشد پس اندكى از نوره بردارد و در كافى فشمّه و جعل، پس آن را ببويد و بر سر بينى گذارد و بگويد: خداوندا رحمت فرست بر سليمان بن داود چنانكه به نوره كشيدن امر کرد. مشهور است كه پيشتر نوره نبود و حضرت سليمان از جهت بلقيس ساخت و جارى شد. پس كسى كه اين كار بكند، اگر حق سبحانه و تعالى خواهد، نوره او را نسوزاند و مجربست.

توضیحات آن در اول همین باب بیان شد.

💠نوره به کجای بدن کشیده می شود؟

عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَطْلِي الْعَانَةَ وَ مَا تَحْتَ الْأَلْيَتَيْنِ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ[44].

نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله هر هفته زیر بغل و قستم بالای عانه و عورت را نوره می کشیده اند.

ولی اصل نوره که در هر پانزده روز یک بار استفاده می کرده اند، از زیر گردن تا مچ پا بوده است که احادیث آن ذکر شد و حتی بعد از آن حنا را هم از زیر گردن تا نوک پا می گذاشته اند.

این عمل به این شکل، علاوه بر زدودن موهای زائد، اثر درمانی بسیاری داشته و تمام فضولات را از پوست خارج می کند و رطوبت اضافی را از بدن بیرون می کشد.

کسانی که به این شکل نوره بکشند هیچگاه دچار درد مفاصل و بیماری های پوستی و قارچ نخواهند شد. علاوه بر آن، از تمام بیماری های عفونی مخصوصاً سینوزیت های مزمن در امان خواهند بود.

💠چه روزی نوره کشیدن بهتر است

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يَتَوَقَّى النُّورَةَ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ- فَإِنَّهُ يَوْمُ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ وَ يَجُوزُ النُّورَةُ فِي سَائِرِ الْأَيَّامِ[45].

امير مؤمنان علیه السّلام فرمود: خوب است كه انسان در چهارشنبه نوره نكشد كه روزى نحس است، و در ديگر روزها جايز است. روايت است كه نوره در جمعه برص آرد[46].

وَ رُوِيَ‏ أَنَّهَا فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ تُورِثُ الْبَرَصَ‏ [47].

حضرت رضا علیه السّلام فرمود: هر كس در جمعه نوره كشد و برص گيرد غير از خود را ملامت نكند[48].

پيغمبر صلوات اللّه علیه فرمود: پنج چيز است كه پيسى آرد: نوره كشيدن در جمعه و چهار شنبه، وضو و غسل با آبى كه در آفتاب گرم شود، غذا خوردن در حال جنابت‏، نزدیکی کردن با زن حائض، و با شكم سير غذا خوردن[49].

عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قِيلَ لَهُ يَزْعُمُ بَعْضُ النَّاسِ أَنَّ النُّورَةَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ مَكْرُوهَةٌ فَقَالَ لَيْسَ حَيْثُ ذَهَبْتَ أَيُّ طَهُورٍ أَطْهَرُ مِنَ النُّورَةِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ[50].

عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَطْلِي الْعَانَةَ وَ مَا تَحْتَ الْأَلْيَتَيْنِ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ[51].

چون افراد بیشتر در حمام نوره می کشیدند این عسر و حرج است که انسان یک روز برای استحمام به حمام برود و روز دیگر برای نوره کشیدن. برای همین ضعف این حدیث از همین جا ظاهر می شود. ولی در روایتی دیگر هم وارد شده که آقا امام کاظم علیه السّلام سفارش کرده اند که چهارشنبه هم می توان به حمام رفت؛ هم از برای نظافت و هم از برای نوره.

و ورد عن موسى الكاظم عليه السّلام أنه قال: استحموا يوم الاربعاء.[52]

امام موسی کاظم علیه السّلام  فرمودند: در روز چهارشنبه حمام کنید.

احادیثی که خود آقا نبی مکرم صلوات الله علیه در هر جمعه بر عانه نوره می گذاشته اند هم ذکر شد.

💠در زمستان بهتر است یا در تابستان

عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ ثَعْلَبَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: طَلْيَةٌ فِي الصَّيْفِ خَيْرٌ مِنْ عَشْرٍ فِي الشِّتَاءِ[53].

امام صادق علیه السّلام می فرمایند: نوره کشیدن در تابستان بهتر از ده بار نوره کشیدن در زمستان است.

در تابستان به دلیل گرمای زیاد و تعرق بیشتر نسبت به زمستان، انسان بهتر است بیشتر مو های زائد را کم کند تا دچار بوی بد بدن نشود. علاوه بر آن، نوره خاصیت دفع حرارت از بدن را هم دارد و همین امر در تابستان کمک می کند تا دچار گرمازدگی نشود و پوستش در اثر سایش بدن دچار سوختگی و عرق سوز شدن نشود.

💠حنا گذاردن بعد از نوره

بسیار پیش آمده است که به دلیل سوزانندگی نوره بعد از استفاده از آن، پوست دچار زخم یا خشکی و یا سوختگی می شود. این به خاطر عادت نداشتن پوست به نوره، یا حرارت زیاد پوست، و یا نرمی و لطافت پوست می باشد. به همین دلیل سفارش شده بعد از نوره حنا به بدن بگذارند که علاوه بر در امان ماندن پوست از ضرر، خودش باعث خواص بسیاری برای پوست می شود و خودِ این عمل، از بسیاری از بیماری های پوستی پیشگیری می کند.

عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى قَالَ: كَانَ أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع إِذَا أَرَادَ دُخُولَ الْحَمَّامِ أَمَرَ أَنْ يُوقَدَ لَهُ عَلَيْهِ ثَلَاثاً وَ كَانَ لَا يُمْكِنُهُ دُخُولُهُ حَتَّى يَدْخُلَهُ السُّودَانُ فَيُلْقُونَ لَهُ اللُّبُودَ فَإِذَا دَخَلَهُ فَمَرَّةً قَاعِدٌ وَ مَرَّةً قَائِمٌ فَخَرَجَ يَوْماً مِنَ الْحَمَّامِ فَاسْتَقْبَلَهُ رَجُلٌ مِنْ آلِ الزُّبَيْرِ يُقَالُ لَهُ كُنَيْدٌ وَ بِيَدِهِ أَثَرُ حِنَّاءٍ فَقَالَ مَا هَذَا الْأَثَرُ بِيَدِكَ فَقَالَ أَثَرُ حِنَّاءٍ فَقَالَ وَيْلَكَ يَا كُنَيْدُ حَدَّثَنِي أَبِي وَ كَانَ أَعْلَمَ أَهْلِ زَمَانِهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ دَخَلَ الْحَمَّامَ فَاطَّلَى ثُمَّ أَتْبَعَهُ بِالْحِنَّاءِ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ كَانَ أَمَاناً لَهُ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ الْآكِلَةِ إِلَى مِثْلِهِ مِنَ النُّورَةِ[54].

حسين بن موسى گفت: پدرم موسى بن جعفر عليه السّلام هر وقت تصميم مى گرفت به حمام برود دستور مي داد سه مرتبه حمام را آتش كنند. به طورى گرم مي شد كه نمى‏توانست وارد شود، تا سياه‏هاى حبشى مي رفتند و براى پدرم فرش مي گستردند. وقتى وارد مى‏شد گاهى مى‏نشست و گاهى مى‏ايستاد. روزى از حمام خارج شد، مردى از اولاد زبير به نام کیند به او برخورد كه در دست اثر حنا داشت.

فرمود: اين نشانه چيست روى دستت؟ عرض كرد: حنا. فرمود: پدرم كه دانشمندترين فرد زمان خود بود از پدر خود از جدش نقل كرد كه پيامبر اكرم صلوات اللّه علیه فرمود: هر كس داخل حمام شود ابتدا نوره بكشد، سپس از فرق سر تا كف پا حنا به خود بمالد که این برايش امان است از جنون، جذام، برص و مرض خارش پوست (خوره .آکله ) تا مرتبه دوم كه باز نوره مي كشيد.[55]

عَنِ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع وَ قَدْ أَخَذَ الْحِنَّاءَ وَ جَعَلَهُ عَلَى أَظَافِيرِهِ فَقَالَ يَا حَكَمُ مَا تَقُولُ فِي هَذَا فَقُلْتُ مَا عَسَيْتُ أَنْ أَقُولَ فِيهِ وَ أَنْتَ تَفْعَلُهُ وَ إِنَّ عِنْدَنَا يَفْعَلُهُ الشُّبَّانُ فَقَالَ يَا حَكَمُ إِنَّ الْأَظَافِيرَ إِذَا أَصَابَتْهَا النُّورَةُ غَيَّرَتْهَا حَتَّى تُشْبِهَ أَظَافِيرَ الْمَوْتَى فَغَيِّرْهَا بِالْحِنَّاءِ[56].

حكم بن عتيبه گويد: حضرت باقر علیه السّلام را ديدم كه حنا بر ناخن‏هاى خود مى‏نهد، و از من پرسيد ای حكم، در اين باره چه عقيده دارى؟ گفتم در باره آنچه شما مى‏كنيد حرفى نتوانم زد، ولى در بين ما فقط جوانان حنا مى‏بندند. فرمود: اى‏ حكم، ناخن وقتى با نوره تماس گيرد تغيير مى‏پذيرد و چون ناخن مردگان مى‏شود، و حنا بستن اشكالى ندارد[57].

عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ قَالَ: مَنِ اطَّلَى فَتَدَلَّكَ بِالْحِنَّاءِ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ نُفِيَ عَنْهُ الْفَقْرُ[58].

از امام صادق علیه السّلام وارد شده که بعضی از اصحاب از ایشان نقل کرده اند که ایشان فرمودند:

کسی که نوره بکشد و بعد از آن از فرق سر تا کف پا حنا بمالد، هیچگاه دچار فقر نخواهد شد.

حتی آورده شده که بعد از نوره کشیدن و حنا گذاشتن به بدن گلاب هم مالیده شده است و این بیشتر به دلیل از بین بردن بوی نوره می باشد و بدن را هم بسیار خوشبو می کند.

عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُبْدُوسِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع وَ قَدْ خَرَجَ مِنَ الْحَمَّامِ وَ هُوَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ مِثْلُ الْوَرْدَةِ مِنْ أَثَرِ الْحِنَّاءِ[59].

روایت شده  که دیده اند زمانی که امام باقر علیه السّلام از حمام خارج می شدند، از سر تا پای خود را از اثر حنا که قبل از آن بر بدن گذاشته بودند، با گلاب معطر می کردند.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ دَخَلَ الْحَمَّامَ فَاطَّلَى ثُمَّ أَتْبَعَهُ بِالْحِنَّاءِ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ كَانَ أَمَاناً لَهُ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ الْآكِلَةِ إِلَى مِثْلِهِ مِنَ النُّورَةِ.

پيغمبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: هر كس نوره كشد و حنا بندد، خداوند او را از سه چيز در امان دارد: جذام، برص، خوره[60].

مَنْ أَخَذَ مِنَ الْحِنَّاءِ بَعْدَ فَرَاغِهِ مِنِ اطِّلَاءِ النُّورَةِ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ أَمِنَ مِنَ الْأَدْوَاءِ الثَّلَاثَةِ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ[61].

حضرت صادق علیه السّلام فرمود: حنا بستن بعد از نوره، موجب امان از برص و خوره مى‏باشد[62].

💠آنچه بوى نوره‏ را مى‏زدايد و از سوختگى جاى آن جلوگيرى مى‏كند

با برگ درخت هلو و يا درخت عصفر و حنا و سعد و سك به تنهايى يا همگى با هم، تن را مالش دهيد. آنچه كه از سوزش نوره جلوگيرى مى‏كند، كمتر زيرورو كردن آن روى تن و سپس شستن آن است. تن را پيش از آغشته كردن با نوره با روغن گل سرخ روغن‏مالى كنيد. آنچه كه از جوش زدن و كورك درآمدن در تن جلوگيرى می نمايد، شستن تن با آب داغ است تا خوب پاك شود. سپس به كار برنده‏ى آن را مدتی در آب سرد دراز بنشانند و آب خيلى سرد بر او، به ويژه بر روى جاهايى كه هميشه شانس بيرون آمدن جوش يا رخ دادن سوختگى است، بريزند.

عدس پوست‏كنده را با سركه و گلاب بسايند و بر جاى سوخته بگذارند و پارچه‏اى بر آن نهند و چنانچه تاول بزند و يا گوشت بسوزد با مرهم سفيدآب و مردارسنگ پرورده در روغن گل سرخ، جايگاه را مالش دهند تا از بيرون زدن جوش در تن جلوگيرى كند. چنانچه پس از استفاده از نوره، جاى آن را با سركه نارس (خل خمر) و روغن گل سرخ خوب مالش دهند، سودمند خواهد بود.

💠منعیات نوره کشیدن

روايت است با بدن نوره كشيده نشستن، خطر فتق دارد[63].

عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَطَّلِي فَيَبُولُ وَ هُوَ قَائِمٌ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ.[64]

اشکالی ندارد کسی برای انسان نوره بکشد؛ چون در قدیم کارگران داخل حمام این عمل را انجام می داده اند و این کار را برای انسان آسان می کرده اند. چون انسان به تنهایی نمی تواند به کمر و پشت خودش نوره بکشد یا حنا بگذارد. ولی نهی شده است که بعضی از مواضع را کس دیگری برای انسان نوره بکشد؛ مثل اطراف عورت و ….

نقل شده است كارگری، حضرت صادق علیه السّلام را در حمام نوره مى‏كشيد، و به وى سفارش كرد كه چون به بالاى عورت رسيد سرفه كند، و آن قسمت را خود مى‏ماليد، و بقيه را دوباره كارگر نوره مى‏كشيد[65].

همچنین روايت است كه گاهى يكى از غلامانش همه بدنش را نوره مى‏كشيد[66].

على علیه السّلام بالاى عورت را خود نوره مى‏ماليد[67].

اشکالی ندارد فرد جنب نوره بکشد، ولی حنا گذاشتن در حالت جنب، یا جنب شدن در زمانی که حنا به بدن گذاشته شده نهی شده است.

از امام صادق علیه السّلام پرسيدم: جنب مى‏تواند نوره كشد؟ فرمود: اشكالى ندارد[68].

و فرمود: هر كس در جنابت خضاب كند يا در حال خضاب جنب شود، از بدى شيطان در امان نيست.

حضرت صادق علیه السّلام فرمود: در حال جنابت خضاب مكن، و در حال خضاب نيز جنب مشو، و در حال حيض نيز نزديكى منما، كه شيطان در آن حال نزد زن حاضر است، ولى براى زائو اين كار اشكالى ندارد.

💠خورن ده‏ى نوره و زرنيخ با هم، يا فروبردن بخار فشرده‏ى زرنيخ، يا آب صابون، يا گرد نوره:

گاهی اتفاق افتاده که افراد به اشتباه نوره را خورده اند، یا در زمان نوره کشیدن بخار یا پودر آن در حلق و گلوی آن ها فرو می رود و دچار زخم های داخلی و روده ای می شوند، و یا سوختگی ایجاد می کند و تا چند روز نمی توانند غذا تناول کنند.

کسانی که دچار این مشکل می شوند می توانند چندين بار آب گرم و شربت سرکه و شیره بنوشند تا شكمبه بيشتر شسته شود، سپس آب برنج و آب‏جو بخورند. آنچه كه براى زخم‏هاى روده سودمند است، تنقيه كردن است. چنانچه دچار سرفه‏اى آزاردهنده شود، با داروهاى نرم‏كننده آن را درمان كند.[69]

اگر افراد بلافاصله بعد از خوردن یا دریافت بخار نوره، روغن گل سرخ به همراه حنای آسیاب شده و سرکه و روغن زیتون بنوشند، ضرر آن بالفور از آنها دور خواهد شد و دچار بیماری و ضرر های بعدی نخواهند شد.

 

 

 

[1] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص508

[2] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص510

[3] نوره  (آهك 6+ زرنيخ 1)

[4] رساله دلاكيه، ص: 44

[5] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص508

[6] لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏2، ص: 45

[7] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص508

[8] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص508

[9] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص508

[10] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص508

[11] مدت آن در زمان نوره کشیدن بیان خواهد شد

[12] الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏6، ص: 508

[13] مكارم الأخلاق، ص: 60

[14] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 114

[15] مكارم الأخلاق، ص: 60

[16] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 115

[17] مكارم الأخلاق، ص: 59

[18] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 113

[19] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص510

[20] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 115

[21] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص510

[22] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص510

[23] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص510

[24]  (صدوق) مى‏گويد: در خبر ديگر آمده است كه مراد از طين، طين مصر بوده و مقصود از خزف، خزف شام مى‏باشد.

[25] کسی که دشنام به امیر المومنین علیه السلام میداده است .

[26] آداب کلی درعلل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏1، ص: 921

[27] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص509

[28] مكارم الأخلاق، ص: 60

[29] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 115

[30] وسائل الشيعة، ج‏2، ص: 66

[31] المنصوري في الطب (ترجمه)، ص: 222

[32] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص508

[33] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص509

[34] مكارم الأخلاق، ص: 59

[35] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 113

[36] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص509

[37] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص509

[38] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 114

[39]  مكارم الأخلاق، ص: 59

[40] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 114

[41] طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 36   طب الرضا عليه السلام / ترجمه امير صادقى، ص: 70

[42] زندگانى حضرت امام موسى كاظم عليه السلام ( ترجمه جلد 48 بحار الأنوار)، ص: 96

[43] لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏2، ص: 45

[44] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص509

[45] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص505

[46] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 119

[47] من لا يحضره الفقيه ؛ ج‏1 ؛ ص120

[48] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 119

[49] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 119

[50] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص509

[51] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص509

[52] طب الإمام الرضا (عليه السلام) المعروف بالرسالة الذهبية، ص: 189

[53] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص509

[54] الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏6، ص: 508

[55] زندگانى حضرت امام موسى كاظم عليه السلام ( ترجمه جلد 48 بحار الأنوار)، ص: 96

[56] الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏6، ص: 508

[57] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 118

[58] الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏6، ص: 508

[59] الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏6، ص: 508

[60] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 119

[61] الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏6، ص: 508

[62] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 119

[63] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 118

[64] الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏6، ص: 500

[65] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 120

[66] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 120

[67] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 121

[68] ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 121

[69] المنصوري في الطب (ترجمه)، ص: 419

مقالات مرتبط

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *